واحد تربیت بدنی و حرکت درمانی موسسه
زنگ ورزش!
« یک، دو، سه... چهار». « یک، دو، سه... پنج». حالا به سمت چپ. برو ماشالله
صدای خنده و شادی دخترها از محوطه ی موسسه به گوش میرسد که شماره های آخر را با صدای بلند تکرار میکنند. آنهایی که امکان شرکت در ورزش صبحگاهی را داشته اند با لباس های رنگ به رنگ خودشان را به حیاط رسانده اند تا همراه با مربی شان فعالیت های بدنی انجام بدهند.
روزی که با حرکت آغاز شود، لبخندهای بیشتری خواهدداشت.
واحد تربیت بدنی از جمله بخش های موفق وموثر موسسه است که در بالا بردن امید به زندگی دخترها و پویایی شان در دیگر کلاس های آموزشیِ موسسه نقش بسزایی دارد. بااین واحد و همکارانش آشنا میشویم
خانم ورزش:
آذر اسپهبدی که در حال حاضر دانشجوی دکترای فیزیولوژی ورزشی است از نیمهی دوم سال 1390 بعنوان مربی ورزشی و مسئول واحد در کنار دختران این خانه حضور دارد. او قبلا به مدت دوازده سال در ادارهی تربیت بدنی استان مسئول بازرسی سالن های ورزشی بوده و با شهرداری هم بهعنوان ناظر کلاسهای آسیبشناسی ورزشی و همچنین مربی شنا، تنیس روی میز وآمادگی جسمانی در مناطق مختلف شهرهمکاری داشته است. قبل از ایشان نیز در سالهای گذشته مربیانی در این واحد فعالیت داشته
اند که بیشتر تمرکز روی آمادهسازی تیم بودهاست و در حال حاضر در زمینهی حرکت درمانی و ورزش همگانی هم فعالیت میشود. خانم اسپهبدی، به پرسشهای فصلنامهی همدم؛ اینطور پاسخ دادهاست:
شما اینجا چه کارهایی میکنید؟
«همهی ما یک هدف مشترک داریم و آن هم بهبود زندگی این دختران است. فرقی نمی کند در کدام قسمت از موسسه باشیم. در حال حاضر با توجه به توانایی دخترها نزدیک به 200 نفر از برنامههای این واحد در قالب ورزش همگانی و تخصصی استفاده میکنند. 100 تا 150 نفر هرروز برای ورزش صبحگاهی و پیادهروی در محوطهی دو ساختمان حاضر میشوند ( البته دخترهایی که بخاطر بیماری های تنفسی، گوارشی و... مشکلاتی دارند در این برنامه حاضر نمیشوند و ورزش های خاص خودشان دارند.) و 50 نفر هم در کلاس های تخصصی ورزشی شرکت میکنند. تربیت بدنی، استفادهی منظم و مکرر از یک قابلیت ذهنی/ بدنی در قالب حرکت است. و اینجا با حضور و همکاری مربیان و یاوران متخصص، ورزش در رشته های: تنیس روی میز، شنا، ایروبیک، والیبال، بسکتبال، فوتسال ، وشو و ورزش صبحگاهی و بازی درمانی دنبال می شود.»
تاثیر ورزش بر زندگی و توانبخشی دخترهای موسسه چه میزان است؟
« ورزش، بسته به تقسیمبندی معلولیتهای ذهنی، تاثیرات متفاوتی بر زندگیشان دارد. بیشتر دخترهایی که در بخش مراقبتهای ویژه بستری هستند با فقر حرکتی مواجه اند و حرکت درمانی باعث بالارفتن اعتمادبهنفس شده و افسردگیشان را کم میکند. دخترهایی که به صورت شبانهروزی در مرکز زندگی میکنند هم با استفاده از برنامه های ورزشی شرایط بهتری برای حضور در دیگر کلاس ها دارند و بچههایی که درمدارس خارج از موسسه درس میخوانند هم بهخاطر تمریناتی که در مرکز دارند در کلاس های ورزشیِ مدارس بهتر ظاهر می شوند.
بهطور کلی با توجه به تغییر روحیه ای که بعد از ورزش اتفاق می افتد، بچه ها تعامل بهتری با اطرافشان دارند، از گوشهگیری وخمودگی فاصله میگیرند و روند درمان و توانبخشی به شکل موثرتری پیش می رود. البته تغذیهی درست هم در کنار فعالیت بدنی موثر است. در حال حاضرزینب ادیب که از دختران خود مؤسسه است به عنوان همکار در کنار من حضور دارد و کارش را خیلی خوب انجام میدهد.»
دخترهای موسسه در مسابقات حرفه ای هم شرکت کرده اند؟
« بله، سال 91 که استان گلستان میزبان هشتمین دورهی مسابقات المپیک ویژه (مسابقات ورزشی ویژهی کمتوانان ذهنی) بود، دختران موسسهی همدم بهعنوان تنها شرکتکنندگان از مشهد، در این مسابقات حضور پیدا کردند و با وجود تمرینات کم و تجربهی اندک بعنوان اولین حضور، در بین چهل شهر و شهرستان بعد از تهران یا اراک مقام دوم تیمی در تنیس روی میز و مقامهای سوم تا هفتم را در دیگر رشته های ورزشی به دست آوردند. دونفر از دختران موسسه به اردوی تیم ملی و حضور در مسابقات کشور مصر دعوت شدند که متاسفانه این حرکت به دلیل بالا بودن هزینه ها و نبود اسپانسرِ مالی، ادامه پیدا نکرد.»
خاطرهای هم از حضور بچهها در مسابقات دارید؟
« راستش زمانی که برای شرکت در المپیک ویژه دعوت شدیم، من تازه به موسسه آمده بودم و هنوز دخترها را خوب نمی شناختم. از طرفی جداشدن از خانواده برای چندروز و سفر کردن بدون آنها برایم آسان نبود. به هرحال به راه افتادیم، توی راه دخترها اذیت میکردند و روز اول مسابقات شرایط خوبی نداشتیم.
دخترها بهخاطر نداشتن تجربه و مسابقات داخلی، نگران بودند. حتی یکی از بهترین بازیکن های تیم تنیس که امید من برای برد بود( بهخاطر ضریب هوشی بالاتر از دیگر شرکتکنندهها و همچنین بازی قانونپذیری که داشت) از فشار استرس همه اش در حال خوردن تنقلات بود. حالش بد شد و سه بازی اولش را باخت! هرچه به او تذکر میدادم فایده ای نداشت. تقریبا هیچ امیدی برای درخشیدن نداشتیم.
کلی با او بحث کردم تااینکه در مورد احساسش حرف زد و معلوم شد که نگران و مضطرب است. بعد از صحبتی که با هم کردیم و نگرانیاش کم شد دوباره به شرایط عادی برگشت و با اصرار به هیئت داوران و فرصت تازه ای که داده شد، مسابقات بعدی را برد و همین باعث برد تمام تیم شد. از آن لحظه یادم ماند که بدون شناخت و آگاهی در مورد شرایط بچه ها با آنها روبرو نشوم.»
همکاری دیگر سازمانها با شما در چه حدی است؟
« خدارا شکر تعاملات خوبی بین ما وجود دارد و با ما همکاری میکنند که جای تشکر دارد. تربیت بدنی، در مواردی برای ما مربیهای متخصص اعزام می کند. چندوقت پیش همزمان با روز تربیت بدنی، رییس هیئت تنیس روی میز استان خراسان رضوی؛ آقای کاظم مستحقی راد که خودشان قهرمان جهان هستند از موسسه بازدید داشتند و بعد از بررسی فعالیت های ورزشی دختران، تجهیزاتی از جمله یک میز تنیس روی میز به موسسه اهدا کردند. شهرداری هم در خط کشی فضاهای ورزشی با رنگ های ترافیکی کمک مان کرده است. بااین همه، برای اختصاص سالن های ورزشی سرپوشیده که در هفته بچه ها دو روز حضور پیدا کنند، اگر ارگان یا سازمانی همراهی کند لطف بزرگی است. هم برای دخترها تنوع می شود و هم تمریناتشان بهتر پیش می رود.»
به نظر شما، دختران موسسه میتوانند کنار دیگر خانوادهها از سالنهای ورزشی شهر استفاده کنند؟
«به موضوع خوبی اشاره کردید. به این سوال هم میشود با بله جواب داد هم با نه! این بستگی به تعامل درست جامعه با این بچه ها دارد. متاسفانه بهخاطر باورهای غلطی که هنوز وجود دارد در بعضی موارد مردم از این بچه ها دوری میکنند. شرایطی بوده که می خواستیم بچهها در سالن ایروبیک یا ورزشی در کنار خانمها حضور پیدا کنند و این امکان فراهم نشده است. البته دوستان خوبی هم هستند که به شکل صحیحی با بچه ها همراهی کرده و آنها را به فضاهای ورزشی دعوت میکنند. مدیران موجهای آبی و پارک ساحلی آفتاب هرچندوقت یکبار بچه ها را برای استفاده از امکانات رفاهی و ورزشی دعوت می کنند. خانم مقیمی که از یاوران ورزشی هستند دخترها را برای بازی اسکواش می برد و دخترها خیلی استقبال کردهاند و حاضر نیستند حتی یک جلسهاش کنسل شود و دیگر عزیزانی که بچه ها را در فعالیت های ورزشی بیرون از موسیسه همراهی می کنند.»
آیا خانوادههایی را که معلول در خانه دارند به ورزش توصیه میکنید؟
« ورزش برای همه اثرات مثبتی دارد. البته با توجه به بیماری هایی که ممکن است افراد داشتهباشند بهتر است هرورزشی با مشورت متخصص انجام شود. ولی در نهایت انجام برنامه های ورزشی در خانه فضای شادتری برای زندگی به ارمغان میآورد. در مواردی که حتی خانواده ها معلولین بستری دارند و امکان حرکت ندارند، میتوان با ماساژ اندام و حرکت درمانی وضعیت روحی و جسمی معلول را بهتر کرد. خوشبختانه سیدیهای آموزشی برای ماساژ و حرکت درمانی در کلوپ های ورزشی و سی دی فروشی ها هست که خانواده ها می توانند تهیه کنند. بهنظرم هر چیزی برای داشتن زندگی شادتر، ارزش وقت گذاشتن دارد.»
واحد ورزش همدم در حال حاضر چه چیزهای لازم دارد؟
« یکی از مشکلات ما همین کمبود فضاست که با همکاری سازمان هایی که سالن سرپوشیده دارند قابل حل است (بهعنوان مثال سالن بمبئی چی). زمین بسکتبالمان نیاز به آسفالت مناسب دارد. کفش و لباس ورزشی لازم داریم برای ورزش صبحگاهی یا کوهپیمایی که گاهی میرویم. همینطور راکت تنیس، بدمینتون، توپ بسکتبال و والیبال، حلقه و چوب و لوازم ایروبیک و قفسه برای اتاق بازیدرمانی.
در کنار همهی اینها برگزاری مسابقات داخلی در شهر و استان خودمان خیلی می تواند کمک کند به بهتر شدن شرایط بچه ها و ارتقا سطح ورزش معلولین استان. این امر باعث می شود بچهها برای مسابقات کشوری آمادگی بیشتری داشته باشند. یکی از مسیرهایی که می تواند باورهای غلط جامعه را نسبت به معلولین تغییر بدهد، همین ورزش قهرمانی ست.»
آیا بین همکارانتان یاور ورزشی هم دارید؟
« بله، یکی ازآنها خانم زهره توسی است؛ مدیر سابق باشگاه ورزشی که لوازم باشگاهشان را به دختران موسسه هدیه کردهاند و دخترها رابرای شنا می برند. خانم غفرانی مربی والیبال. خانم زهره دیدهبان مربی وشو و ورزش های رزمی. خانم سحر امیرشاهی مربی شنا که قهرمان آسیا هستند ، خانم مقیمی مربی اسکواش و دیگر دوستانی که در دوره های قبل با ما همراهی داشته اند ولی حضور ذهن ندارم نامشان را بگویم و ما و دختران موسسه قدردان محبتشان هستیم.»
از اهداف پیش رو هم بگویید.
«با توجه به تخصص خودم که حرکت درمانی ست و حمایت مدیران موسسه، ان شالله در زمینهی اصلاح حرکت بچههایی که فقر حرکتی زیادی دارند برنامه هایی داریم تا بچه های بیشتری بتوانند در کلاسهای آموزشی حاضر شوند و این مسلتزم حرکت است. چرا که اصل توانبخشی همین است. در زمینهی ورزش تخصصی هم دخترها توانایی بالایی دارند که امیدواریم با آماده سازی تیم و حضور در مسابقات استانی و کشوری نمایندههای خوبی برای ورزش معلولین باشیم.»
و حرفهای آخر زنگِ ورزش؟
« روزهای اولی که به این موسسه آمده بودم، سختی کار بالا بود و فکر میکردم یک سال هم دوام نیاورم. بااین وجود بودن در کنار این دخترها ومحبت وعلاقهشان همه چیز را تغییر داد. اگر چه کار در هر صورت گروهی است و ما همه در موفقیت ها سهیم هستیم اما دیدن ثمرهی برنامه ها، لذت زیادی دارد. یادم میآید شهربانو که در بخش مراقبت های ویژه بستری و معلول سیپی از نوع پاراپولوژی است، اصلا قادر به حرکت و حتی نشستن نبود و مثل یک تکه گوشت روی تخت خوابیده بود. با همکاری کاردرمان وقت و گذاشتن محافظ پا و انجام تمرینهای حرکتدرمانی، وضعیت جسمانی او تغییر کرد و بعد از دوسال توانست با واکر چند قدمی راه برود. در آن لحظه دیدن خندهی از ته دل او، تصویری آسمانی و غیرقابل وصف بود. تا یادم نرفته بگویم که من، همسر و خانواده ام را درهمهی این خوبیها سهیم میدانم و از آنها بخاطر همراهیشان صمیمانه سپاسگزارم.»
«مسلما تمام موفقیتهای این واحد با همدلی مسئولین و همکاران موسسه اتفاق افتاده که جا دارد از همراهی همهی این عزیزان بویژه مدیران موسسه و خانمها مرضیه کاکایی و محبوبه محمدنیا و کادر آموزش و روانشناسان همدم، کمال تشکر را داشته باشم.»
**
قدیمها وقتی باران میآمد، زنگ ورزش را تعطیل نمیکردیم، در کلاس برگزار میشد. قلب کوچکمان میتپید برای هیجان بزرگی که در پنهان و پیدا کردن چیزی در کلاس بود. حالا هم اگر بارانی از مشکلات بر زندگیمان بارید یادمان باشد، زنگ ورزش را تعطیل نکنیم و همت کنیم تا هیچ زنگ ورزشی در هیچ جا تعطیل نشود. خوشبختی ممکن است پشت نگاه کودکی پنهان شده باشد که یادگرفته دستش را کمی بالاتر بیاورد، مثل جوانهای از خاک.