موسسه خیریه توانبخشی دختران بی سرپرست و کم توان ذهنی
 هـمـــدم فتـح المـبین
www.Hamdam.org
انتخاب زبان: انگلیسی     0
امروز: سه شنبه ۱۴۰۳ هفدهم مهر

تولد یک کودک؛ نگرانی و سازگاری بچه‌های دیگر...
 
  
چگونگی سازگاری بچه‌ها با به دنیا آمدن یک خواهر یا برادر و کنار آمدن آنها با یکدیگر، متداول‌ترین نگرانی والدین است (برودی و استونمن، 1987). 
تقریبا 80 درصد کودکان حداقل یک خواهر یا برادر دارند (استیلول و استونمن، 1987). 
کودکان در روابط تنگاتنگ و صمیمی خود با خواهر و برادرها، مهارت های اجتماعی و شناختی مهمی را می‌آموزند. بسیاری از صاحب‌نظران معتقدند روابط خواهر و برادرها نقش مهمی در رفتارهای ضداجتماعی و اجتماع‌پسند کودکان و برخی ابعاد شخصیت، هوش و پیشرفت آنان دارد (اسمیت، 1993؛ استیلول و دان، 1985). تحقیقات این حوزه نشان داده اند عوامل خانواده و مرتبط با کودک زیادی در ساختن کودک با خواهر و برادرهای تازه واردش و کیفیت رابطه کودک با خواهر و برادرهایش دخالت دارند. خواهر و برادرها به طور مستقیم (با الگو شدن یا تقویت رفتارهای مناسب و نامناسب) و به طور غیرمستقیم (با استرس ایجاد کردن برای پدر و مادر که مهارت‌های پدر و مادری کردن والدین را تحت الشعاع قرار می دهد) بر رشد یکدیگر تأثیر می گذارند. وقتی بچه کوچکتر 3-4 ساله است، تعاملات او با خواهر و برادر بزرگترش به سرعت زیاد می شود ولی بعد از آن از لحاظ دفعات مناظم می شود (دان، کرپس و براون، 1996). وانگهی وقتی بچه کوچکتر به سن رفتن می رسد عصبانیت، ناراحتی و اختلافات او در جریان روابطش با خواهر و برادر بزرگترش کمتر می شود (دان و دیگران، 1996). این کاهش بیش از هر چیزی گویای افزایش ارتباط کودک با دوستانش در مدرسه است و نشان می دهد کودک خارج از خانه هم مشغله هایی دارد.
 
سازگار شدن با تولد خواهر یا برادری دیگر
تولد فرزندی جدید، استرس مهمی برای خواهر و برادر او است و بروز برخی واکنش ها در خواهر یا برادر نشان می دهد که در حال کنار آمدن با این استرس هستند. استورات، موبلی، ون تویل و سالوادور (1987) می گویند «با تولد فرزند دوم، فرزند اول وارد دوران سخت و پیچیده سازگاری می شود» (ص 341). رابطه خردسالان با خواهر و برادرهای خود رابطه ضد و نقیضی است چون اکثر کودکان به تولد خواهر و برادر جدید خود واکنش های مثبت و منفی نشان می دهند. (کمپبل، 1990). واکنش های معمول کودک بزرگتر عبارتند از: بیشتر شدن دفعات ایستادن مقابل والدین و بیشتر شدن عصبانیت، پرخاشگری، چسبیدن به والدین، ناراحت شدن از جدایی و سایر رفتارهای اضطرابی، تشدید مشکلات مربوط به توالت رفتن یا پناه بردن به شیشه شیر پستانک دار و سایر رفتارهای نشانگر «واپس روی» (استورات و دیگران، 1987). در ضمن، تولد فرزندی جدید در خانواده، بر کودکان محروم تأثیرات مخرب بیشتری می گذارد تا بر کودکان مرفه (بایدار، هایلی و بروکس ـ گان، 1977). بر خلاف ادعای والدین که می گویند فرزند بزرگتر نسبت به فرزند نو رسیده پرخاشگری می کند، رفتار منفی آشکار فرزند بزرگتر بیشتر به والدین معطوف است تا به نوزاد تازه از راه رسیده (دان و کندریک، 1982). اما پرخاشگری کودک در بازی های خیالی خودش که با تولد فرزند جدید بیشتر می شود عمدتا متوجه فرزند نو رسیده است (فیلد و رایت، 1984). رفتارهای حاکی از «واپس روی» کودک بزرگتر هم یک نوع تقلید یا ادا درآوردن است ـ یعنی نوعی حل مسئله یا راهبرد است که فرزند بزرگتر با آن می خواهد اطمینان حاصل کند پدر و مادرش از او مثل فرزند نو رسیده مراقبت خواهند کرد (دان و کندریک، 1982). در روی مثبت سکه، برخی تحقیقات نشان میدهند که کودک در جریان واکنش منفی خود به تولد خواهر یا برادرش، پخته تر و مستقل تر می شود و همدلی کردن را می آموزد (برای مرور این مبحث به کمپبل، 1990، مراجعه کنید). در ضمن، تحقیقات طولی نشان می دهند بالا گرفتن مشکلات هیجانی خواهر و برادر بزرگتر موقتی است (بایدار و دیگران، 1997) هرچند بایدار و دیگران فهمیدند که افت عزت نفس کودک بزرگتر تا چهار سال پس از تولد فرزند نو رسیده ادامه می یابد.
 
عوامل موثر بر سازگاری 
پس با توجه به تغییراتی که در رابطه مادر ـ کودک ایجاد می شود، تعجب نخواهد داشت که تقریبا تمام بچه های خردسال به تولد فرزندی جدید در خانواده واکنش منفی نشان بدهند. با این حال، واکنش‌های منفی اکثر بچه ها، ظرف 4 ماه کاهش می یابد و ظرف یک سال برطرف می شوند (بایدار و دیگران، 1997؛ استورات و دیگران، 1987).
عواملی که در سازگاری کودک با تولد خواهر و برادر جدیدش نقش دارند عبارتند از: خلق و خوی کودک، مشکلات مدیریتی او پیش از تولد فرزند جدید، سن کودک هنگام تولد خواهر یا برادر جدید، سن کودک هنگام تولد خواهر یا برادر جدید، وضعیت روانی مادر، کیفیت رابطه زن و شوهر و شیوه مادر برای درگیر کردن کودک با فرزند نورسیده. دان و کندریک (1982) فهمیدند کودکانی (به ویژه پسرهایی) که مشکل خلق و خو دارند (برای مثال عنق هستند یا واکنش های هیجانی شدید نشان می‎‌دهند) بیشتر واکنش های اضطرابی بروز می دهند و گوشه گیر می شوند. واکنش آناه نیز تداوم می یابد؛ این تداوم نشان می دهد کودکانی که مشکل خلق و خو دارند سخت تر سازگار می شوند (برادی، 1998؛ کمپبل، 1990). پدر و مادرها همچنین گزارش می دهند دشواری اداره کردن فرزندشان بعد از تولد نو رسیده ادامه می یابد و حتی شدیدتر می شود (کمپل، 1990). شدت واکنش اولیه کودک به تولد خواهر یا برادر جدیدش هم با سازگاری او رابطه دارد (دان و کندریک، 1982) ولی نکته تعجب آور این است که کودکانی که در برابر تولد خواهر و برادر خود واکنش انفجاری نشان می دهند بهتر از کودکانی که گوشه گیر می شوند، با این واقعه سازگار می شوند (دان و کندریک، 1982).
شواهدی داریم که نشان می دهند کودکان کوچکتر (به ویژه کودکان زیر 18 ماه) سخت تر از بچه های بزرگتر، با تولد فرزند جدید سازگار می شوند (وندل، 1987؛ اما به تتی و دیگران، 1996، مراجعه کنید). بچه های بزرگتر به نگهداری از طفل نو رسیده بیشتر رغبت نشان می دهند و سرگرمی ها و کارهای بیرون از خانه بیشتری دارند؛ به همین دلیل، نیاز کمتری به مراقبت و حمایت مادر دارند. کمپبل (1990) به شواهد ضد و نقیض موجود درباره نقش جنسیت کودک بزرگتر در سازگاری با او به دنیا آمدن فرزند جدید اشاره می کند. اگر چه ظاهرا دخترها با طفل نو رسیده مهربان تر هستند ولی این مهربانی عمر طولانی ندارد (دان و کندریک، 1982). کودکانی که مادران آنها پس از زایمان، خسته و افسرده می شوند یا پدر و مادرشان با هم اختلاف دارند، با تولد فرزند جدید سخت تر سازگار می شوند (دان و کندریک، 1982؛ تتی و دیگران، 1996). دلیلش هم این است که دسترسی کودک به مادر کم می شود. 
 
مداخلات/ پیشگیری ها 
بهتر است در مورد سازگار شدن کودک با تولد خواهر و برادرش، نگاه پیشگیرانه داشته باشیم چون کیفیت رابطه‌ی خواهر و برادر تا حدودی ثبات دارد و کودکانی که در همان ماه های اول با این اتفاق سازگار می شوند، بعدا با خواهر و برادر خود کمتر اختلاف خواهند داشت. در ضمن پدر و مادرها با یک رشته تمهیدات قبل از تولد فرزند جدید می توانند فرزند بزرگتر را آماده تولد خواهر یا برادرش کنند و شرایطی فراهم کنند تا با این اتفاق بهتر سازگار شود. پدر و مادر بعد از به دنیا آمدن فرزند جدیدشان، سخت نگران می شوند که مبادا فرزند بزرگ آنها پرخاشگری کند یا رفتارهای حاجی از «واپس روی» تقلید بروز بدهد. آنها می خواهند بدانند آیا واکنش های فرزندشان بهنجار است یا خیر و به چه نکاتی باید دقت کنند. ضمن این که معمولا دنبال این هستند که از یک نفر در اداره کردن رفتار فرزند خود کمک بگیرند. راهبردهایی که با آنها می خواهیم به کودک کمک کنیم با خواهر و برادر جدید خود کنار بیاید باید از ادبیات تحقیق گرفته شده باشند چون مطالعات اندکی داریم که نشان بدهند رویکردی از رویکرد دیگر مؤثرتر است. ما نوعی رویکرد رفتاری را دنبال می کنیم که چاشنی عقل هم دارد!
 
آماده کردن 
پدر و مادرها باید فرزند بزرگ خود را برای تولد فرزند جدید آماده کنند. البته این که آماده کردن کودک را از چه زمانی شروع کنیم. به خود او بستگی دارد. خردسالان (12 تا 18 ماهه ای) که درک چندانی از زمان (اعم از گذشته و آینده) ندارند فقط چند روز یا چند هفته به این اتفاق توجه می کنند. پیش دبستانی ها (2 تا 5 ساله ها) نیز اگرچه هنوز در زمان حال زندگی می کنند ولی خیلی کنجکاو هستند و در مورد تغییرات فیزیکی محیط دقت به خرج داده و در مورد آنها سوال می کنند. این واقعه، سوالاتی مثل «بچه ها از کجا می آیند؟» را نیز به دنبال دارد. این سوالات کودک، فرصتی به والدین می دهد تا کودک را برای پذیشر فرزند جدید آماده کنند. پدر و مادر باید به فرزند خردسال خود اطلاعات ساده، محسوس و در عین حال حقیقی و درست بدهند حتی اگر کودک درباره آنها سوال نکرده باشد. درباره آموزش مسائل جنسی، تولد خواهر و برادر جدید و پذیرفتن بچه جدید رد خانواده، کتاب های خوبی نوشته شده است. یکی از این کتاب های خوب که مورد علاقه ما نیز می باشد، مجموعه کتاب های سول و جودیت گوردون است. (گوردون، 1992b، 1992a، گوردون و گوردون، 1992، 1983). پیش دبستانی ها به اطلاعات این کتاب ها خوب جواب می دهند. آنها عکس های این مجموعه را دوست دارند و وقتی پدر و مادر این کتاب ها را می خوانند، سوالاتی به ذهنشان خطور می کند. البته پدر و مادر نباید تصور کنند که یک جلسه ای می توانند کودک را برای پذیرش فرزند جدید (یا هر چیز جدید دیگری) آماده کنند. آماده کردن به ویژه آماده کردن پیش دبستانی ها فرایندی است که باید ظرف چند هفته و به تدریج صورت پذیرد.
 
به حداقل رساندن استرس
وقتی پدر و مادر می فهمند که به دنیا آمدن خواهر یا برادر جدید، برای کودک استرس بزرگی است، سایر استرس های کودک را به حداقل می رسانند تا کودک در کنار آمدن با این استرس کم نیاورد. ما توصیه می‌کنیم پدر و مادر قبل از تولد فرزند جدید خود و بعد از آن، کاری کنند تا زندگی کودک نظم و ثبات پیدا کند. آنها باید تغییراتی مثل خوابیدن در تختخواب به جای گهواره، تعویض اتاق یا رفتن به مهدکودکی جدید را قبل از تولد فرزند جدید خود اعمال کنند تا کودک قبل از تولد خواهر یا برادرش به روال جدید زندگی عادت کند. در ایامی که مادر در بیمارستان به سر می برد، باید یکی از آشنایان، در محلی آشنا از کودک مراقبت کند. در ضمن باید از قبل به کودک بگویند که در این ایام چه کسی از او مراقبت خواهد کرد. وانگهی چون تولد فرزند جدید، اختلافات رفع نشده والد و کودک را تشدید می‌کند (دان و کندریک، 1982)، پدر و مادر باید قبل از تولد فرزند جدید این نوع مشکلات را رفع کنند. 
بسیاری از پدر و مادرها می پرسند آیا درست است بچه را برای دیدن مادر و فرزند نورسیده به بیمارستان ببرند. شواهد نشان می دهند این نوع دیدارها حداقل این مزیت کوتاه مدت را دارند که فشار جدایی کودک از مادر را کم می کند. (وندل، 1987)
 
وقتی نوزاد را به خانه می آورند
وقتی نوزاد را به خانه می‌آورند، رسیدگی زیاد پدر، پدربزرگ و مادربزرگ و اطرافیان به فرزند بزرگتر، سازگاری او را آسان می کند (مندلسون و دیگران، 1995؛ وندل، 1987). توجه پدر، تأثیرات مستقیم و غیر مستقیمی بر سازگاری فرزند بزرگتر می‌گذارد. افزایش توجه او باعث می شود کودک برای مراقبت ها و رسیدگی های مادر، جانشینی پیدا کند و در عین حال مادر را از زیر فشار مسئولیت های جدید بیرون بیاورد.
دان و کندریک (1982) می گویند مادر با درگیر کردن فرزند بزرگتر در مراقبت از فرزند نو رسیده، با تبدیل این نگهداری به تجربه ای مشترک به جای مسئولیت، و همچنین با بازی کردن نقش الگویی که به نوزاد به عنوان شخصی دارای نیاز و احساس احترام می گذارد، می تواند زمینه ای بچیند تا فرزدن بزرگتر با این واقعه به نحو مثبتی سازگار شود. حتی کودکان خردسال می توانند کهنه نوزاد را بیاورند،؛ شیشه نوزاد را بگیرند، او را وارسی کنند و خلاصه از این گونه کارها انجام بدهند. پدر و مادر نیز می توانند تعامل فرزند بزرگتر با نوزاد را طوری تنظیم کنند که «فردیت» نوزاد مورد تأکید قرار بگیرد و نوزاد به فرزند بزرگتر پاسخ بدهد. در عین حال، پدر و مادر می توانند رفتارهای مناسب فرزند بزرگتر را تقویت کنند ـ برای مثال می توانند بگویند «ببین داره نگاهت میکنه، مثل این که خوشش می آید این قدر نرم بغلش می کنی» یا «ببین به تو می خنده. از این که بطری را این طوری گرفتی خوشش می آید.»
پدر و مادر باید طوری برنامه ریزی کنند که گاهی اوقات فقط به فرزند بزرگتر خود توجه کنند و بس. حتی اگر این توجه محض به فرزند بزرگتر 10 تا 15 دقیقه در روز باشد هم می تواند راه را برای سازگار شدن کودک هموار کند. 
پدر و مادر با تأکید بر ظرفیت ها و توانایی های فرزند بزرگتر خود (در مقایسه با نوزاد) می توانند جلوی رفتارهای حاکی از «واپس روی» تقلید او را بگیرند. برای مثال اگر پدر و مادر گاهی اوقات نوزاد را به پرستار بچه بسپارند و شام را با فرزند بزرگتر خود در رستوران بخورند، زمینه را برای رفتارهای پخته فرزند بزرگتر مهیا کرده و این نوع رفتاراهی او را تقویت می کنند.
 
مدیریت رفتار
پدر و مادر باید پیامدهای رفتار پرخاشگرانه را مشخص کنند؛ اعم از این که فرزند بزرگتر نسبت به پدر و مادرش پرخاشگری کند، یا نسبت به نوزاد تازه وارد یا نسبت به هر دو. اگر والدین، کودک را بابت رفتارهای پرخاشگرانه محروم نکرده اند، این مقطع وقت مناسبی برای چنین برخوردی است. نحوه محروم کردن به میزان رشد کودک (عمدتا به میزان رشد زبانی و شناختی او) بستگی دارد. به هر حال پدر و مادر باید بدون هرگونه بحثی، فرزند بزرگتر را سریعا ولی برای مدت کوتاهی از موقعیت موردنظر محروم کنند تا بفهمد پرخاشگری فیزیکی، عمل نامناسبی است و قابل تحمل نیست. 
یکی دیگر از نگرانی های والدین، پرخاشگری فرزندان بزرگتر در بازی های تخیلی آنها است. به ویژه وقتی پرخاشگری فرزندان بزرگتر معطوف به نوزاد است. آنها از این می ترسند که مبادا فرزند بزرگتر به تخیلاتش عمل کند و واقعا به نوزاد صدمه بزند. اما معمولا این گونه نمی شود و بازی های تخیلی مجازی می شود برای آن فرزند بزرگتر، احساسات واقعی خود را بروز بدهد. وانگهی خردسالان از بازی برای تفوق بر وقایع اطراف خود که بر آنها کنترل ندارند استفاده می کنند و به این تعبیر، بازی ها نوعی مکانیسم کنار آمدن هستند. پس پدر و مادر باید به فرزند بزرگتر اجازه بدهند پرخاشگری خود را در بازی های خیالی بروز بدهد. همچنین باید مفرهای دیگری برای ابراز عصبانیت در اختیارش بگذارند (برای مثال، به او اجازه بدهند تصویر نوزاد را بکشد، آن را تکه تکه کند و داخل سطل آشغال بیندازد) در عین حال، پدر و مادر باید بزرگتر گوشزد کنند که نوزاد تازه وارد همین جا می ماند و آنها بالاخره با هم کنار خواهند آمد.
 
*صدیقه بختیاری- مدرس دانشگاه
 
تاريخ:  ۱۳۹۶/۳/۲۸ به اشتراک گذاشتن این خبر :    
 


معرفی این خبر به دوستان


نظرات
نقدی موجود نیست
نظر شما

امتياز کاربران 0 از 5
 

 
آدرس پستی : مشهد ، بلوار خیام شمالی ، خیابان عبدالمطلب ، عبدالمطلب 58

تلفن: 31732 (051)


تلفنخانه : 37111764 - 37111755 (051)
تلفن مستقیم مدیریت : 2 - 37112111 (051)
تلفن مستقیم معاونت : 14-37112113 (051)
پاسخگوی شبانه روزی: 6262 125 0935
تمامی حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به موسسه خیریه دختران کم توان ذهنی و بی سرپرست همدم می باشد.

www.hamdam.org