همهجا، همه میآیند و میروند و همیشه میگوییم همه آمدند و رفتند اما اینجا در گرمای مهر مرداد، همه آمدند و ماندند. اینجا آنهایی هم که نیامدند، خیلی دلشان میخواست بیایند ولی میسر نشد... همه آمدند و ماندند. همه در دلهای بچه ها ماندند. دل مهتاب، دل تکتم، دل زینب، دل مهناز، دل بیتا، دل آرزو و زهرا و روژان و شیلا و یکتا... اینجا همه دل به دل شدند. همه صاحبخانه شدند، نه خانهی خشت و گلی، بلکه خانه عشق و دلی... همدم، بازار عشق است و شما عشق ما را خریدید. قلب ما را خریدید. قلب ۴۰۰ انسان پاک... خانهی قلب ما برای شما. همدم ما شدید و بر خود لازم میدانیم برای این خلوص انسانی که برایمان خرج کردید، تا کمر برایتان تعظیم کنیم و دست مریزاد بگوییم... آنها که امدند و ماندند. آنها هم که نیامدند، دلشان آمد. بدانید که ما ۴۰۰ گل این باغچه، با ترنم حضور شما دوباره غرق باران شدیم و لطیف شدیم و با طراوت و متبرک و مبارک شدیم و اکنون با تمام سلولهای وجودمان از شما سپاسگزاری میکنیم. در برابرتان تعظیم میکنیم و خانهی قلبمان را با شما به اشتراک میگذاریم، به امید آنکه روزگاری دراز در افق محبت و عشق پرواز کنیم با هم... آن دم که در کنارمان بودید، آن دم، همه همدم شدیم با نگاهتان. و سپاس که در ششمین بازارچهی خیر و خرید، همراه و همدم ما بودید. #احمد_بهجت ( گفتار درمان همدم) |