در کنارتان هستیم، روزهای روشن در راهند لرزیدی و لرزیدم و لرزید؛ جهان نیز اندوه گذشت از سر و خونآب روان نیز با یاد تو میخوابم و از داغ تو بیتاب جانی به کفم مانده که تقدیم تو آن نیز... بر شانهی زاگرس، جایی که آفتاب ایران غروب میکند، زمین و زمان 21 آبان، تکان خورد و خورشیدِ زندگی بسیاری مردمان مهربان هممیهن، خاموش شد. خاک، هستی کُردهای صبور و سربلند میهن ما را بلعید و ایران بهخود لرزید. هموطنان سوگوار و صبور؛ اهالی همدم، معنی همدلی و همبستگی و یاوری را خوب میدانند. ببخشید ما را، اگر در دستهای کوتاه و کوچک ما بیش از این ممکن نبوده است. هرچند ظاهرا در کنارتان نیستیم تا اشکهای داغتان را با آستین مهر و نوازش، از گوشهی چشمهای خونآلود و چهرهی خشدار و پیشانی پرگرد و غبارتان پاک کنیم، اما فراموشتان نمیکنیم. در کنار بارگاه امام رئوف و انوار خورشید خراسان، ما برایتان دعا میکنیم و یقین داریم، بهیاری خدا و همدلی مردم ایران، این زخم، بهزودی، ناگزیر از بهبودی خواهد بود و روزهای روشن، از پشت غبار زمینلرزه، فرا میرسند. دوستدار شما و سوگوار غمتان؛ اهالی موسسهی خیریهی همدم- مشهد مقدس- 24 آبانماه 1396 |