وقتی شاد بودن، بزرگترین غم ما میشود! در مورد ترس از خندیدن و شادی کردن چه میدانید؟ برخی افراد در این زمینه نگران هستند و نمیتوانند شادباشند. نوعی ترس در این افراد وجود دارد که مانع احساس شادی و نشاط و افزایش انرژی مثبت در آن ها می شود. روانپزشکان برای درمان این نوع فوبیا برخی روشهای درمانی در پیش میگیرند که تا حدودی میتواند این عارضه را در این افراد از بین ببرد . واژهی «فوبیا» را خیلی از ما شنیدهایم. برخی به شوخی خودشان را فوبیک میخوانند. گروهی نیز از این ترس مزمن، زمینگیر شدهاند. اما فوبیا انواع مختلفی دارد که شاید عجیبترین آن، ترس از شاد بودن و عذاب وجدان از قهقهه زدن است. آدمهایی را در اطراف خود دیدهایم که بهطور مشخصی از شاد شدن میترسند و اعتقاد عمیقی دارند که در پس این شادی، بهزودی غمی سراغ آنها میآید. فوبیا در واقع ترسهایی است که تبدیل به اضطراب مزمن شدهاند. هراسهایی که پرداختن به فعالیتهای روزمره زندگی را برای فرد مشکل میکند. چروفوبیا اما ترس مزمن از شادی است. این ترس ممکن است ریشه در خاطرهای در کودکی یا نوجوانی داشته باشد یا به صورت شفاهی از سوی اطرافیان فرد تلقین شده باشد. در شرایط پیشرفته این افراد احساس دیوانه شدن، لذت نبردن از زندگی، عذاب وجدان از شادی و… دارند. احتمالاً کلمه «فوبی» را به کرات شنیدهاید؛ از افرادی که به شوخی و مزاح خود را فوبیک میخوانند بگیرید تا افرادی که از این نوع هراس مزمن، زمینگیر شدهاند. اما شاید از میان دهها نوع فوبی، ترس از شاد بودن و عذاب وجدان از قهقهه زدن، از همه عجیبتر و تکاندهندهتر باشد. نرگس در حال بیان اتفاق خوبی که صبح برایش رخ داده بود، به شدت میخندید. اشک از چشمانش جاری بود و روی زمین غلت میزد. وقتی تعریف کردنش تمام شد، ناگهان سکوت کرد و جمله جالبی را گفت. « من، هر زمان که شادم، قطعاً به زودی اتفاق بدی خواهد افتاد و اشکم را درمیآورد.» باکمی دقت، شاید شرطی شدن نرگس را بهخوبی دریابیم؛ نرگسی که پس از هر بار شادی، به دلیل مسائل محیطی، روانی، فیزیولوژیکی و … ناکامی و غمی را تجربه کرده است. تجربهای که در اعماق وجود او ریشه دواندهاست و آزارش میدهد. فوبیها، هراسهایی مزمن هستند. زمانی که بیان میکنیم ترسیدهایم، این ترس شاید به دلیل یک عامل محیطی گذرا و حل شونده باشد که ممکن است زود هم فراموش شود. اما فوبی ها ترسهایی هستند که تبدیل به اضطراب و هراسی مزمن شدهاند. هراسهایی که عملاً زندگی فرد را مختل میکنند. از فردی که به دلیل وجود گربهها در خیابان از خانه خارج نمیشود و زندگیاش مختل شده است تا مردی که با وجود زانودرد شدید و آب آوردن زانوهایش، از آسانسور به دلیل ترسی شدید و غیرمنطقی، استفاده نمیکند و درد زیاد و مختل شدن سلامتش را به جان میخرد. نرگس، شاید نمونه کوچک و مزمن نشدهای از «چروفوبیا» ها باشد. آدمهایی را در اطراف خود دیدهایم که بهطور مشخصی از شاد شدن میترسند و اعتقاد عمیقی دارند که در پس این شادی بهزودی غمی سراغ آنها میآید. زمانی که این حسها عمیق و مزمن شود، با بررسی شرایط پیچیدهای که در افراد فوبیک وجود دارد، میتوان تشخیص این اختلال را داد. در شرایط پیشرفته این افراد احساس دیوانه شدن، عدم لذت از زندگی، عذاب وجدان از شادی و … دارند. نقش شادی در سلامت روان کارشناسان، همواره بر نقش شادی در سلامت روان جامعه تأکید کردهاند؛ در حالی که اجتماع امروز ما چنان از شادمانی فاصله گرفتهاست که این حلقهی مفقوده در خاطرات مردم بیشتر یافت میشود تا حقیقت زندگی آنها. یک جامعهشناس دلیل کمتر بودن شادی در ایران را، زمینهی فرهنگی میداند؛ فرهنگی که منحصر به دیروز و امروز نیست و سالهاست از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد. امانالله قرایی، بر این باور است که مصائب تاریخی ایرانیان، از لشگرکشی و تجاوزات گرفته تا حمله و غارت، همگی سبب شدهاند تا مردم این سرزمین رفته رفته روحیه شاد خود را از دست داده و در لاک غصه فرو رفتهاند. سال گذشته یکی از رسانههای انگلستان یک نظرخواهی را مطرح کرد که نتایج آن نشان میداد 81 درصد از مردم انگلیس به جای افزایش ثروت، از دولت توقع دارند زندگی شادتری برایشان فراهم کند. به دنبال این اتفاق، دانشگاه لیسستر پروژهای با هدف رتبهبندی کشورها از نظر شادی مردمشان تعریف کرد. در این ردهبندی، دانمارک به عنوان شادترین كشور دنیا انتخاب شد و دلیل آن چنین ذکر شده است: ثبات سیاسی، عدم وجود خط فقر در جامعه، عدم وجود بیکاری، فرهنگ کاری راحت و بیتنش، خانوادههای محکم و آمار طلاق بسیار پایین، سرویسهای دولتی خدمات اجتماعی، بیمه همگانی، مدارس و دانشگاههای رایگان با کیفیت آموزشی مناسب، هویت اجتماعی مشخص برای جوانان، طبیعت بکر و معماری شهری زیبا، آلودگی محیط زیست ناچیز، میزان جرم و جنایت ناچیز، امکانات شهرنشینی با کیفیت بسیار بالا، امکان ورزشهای نزدیک به طبیعت مانند کوهنوردی، اسکی و سوارکاری برای همه. دانمارک، پنج میلیون و 500 هزار نفر جمعیت دارد و شانس زندگی در آن بیش از 87 سال است. سوئیس، اتریش و ایسلند به ترتیب با امید به زندگی 85، 79 و 80 سال در ردههای بعدی قرار دارند. در ردهبندی دانشگاه لیسستر، ایران از بین 220 کشور، در جایگاه 202 قرار گرفته است. شادی یک مهارت است، می توان آن را آموخت گرچه شادی می تواند ریشه ژنتیکی داشته باشد ولی احساس شادی و رضایت بیشتر یک مهارت است. احساس شادی و رضایت از زندگی بر عملکرد تمام ارگانهای بدن تاثیر گذار است. شادی سبب سلامت قلب میشود. شادی سیستم ایمنی را تقویت میکند مطالعهی انجام شده در سال 2003 میلادی نشان میدهد احساس شادی سبب میشود بدن به کمک یک آنتی بادی، پاسخ بهتری به عوامل بیماریزا دهد. ممکن است در اطراف خود دیده باشید که افراد شاد کمتر به بیماریهای مختلف مبتلا میشوند. شادی مهمترین روش مبارزه با استرس است مطالعات نشان میدهد استرس منجر به تغییرات بیولوژیکی و هورمونی میشود و یکی از مهمترین دلایل تغییرات فشار خون، استرس است. افراد شاد پایینترین سطح هورمون استرس، کورتیزول، را دارند. کاهش این هورمون در سلامت قلب نیز موثر است. شادی درد را کاهش میدهد مطالعات صورت گرفته در سال 2001 میلادی نشان میدهد شادی سبب کاهش درد و فشار عضلانی، سرگیجه و سوزش معده میشود. از طرفی این مطالعات نشان میدهد میزان درد در بیماران مبتلا به التهاب مزمن از جمله آرتریت با احساس شادی مرتبط است و بیماران به ویژه زنان شاد کمتر دچار درد بیماریهای التهابی میشوند. همچنین براساس مجموع مطالعات، شادی سبب طول عمر میشود. روش های منحصر به فرد برای شاد بودن: وقتی صحبت از شادی و نشاط به میان می آید، خیلی ها می گویند: «برو بابا دلت خوشه!» شاد بودن اما برخلاف تصور این افراد بستگی مستقیم به خود ما دارد. زندگی سخت است، فراز و نشیب دارد، پلشتی و سختی در آن کم نیست اما آن فردی در زندگی هنرمند خوبی است که با وجود همهی این موانع بهانهای برای شادی پیدا کند. 1- گلکاری یا باغبانی کنید. 2- پول های خود را خرج دلخوشی های کوچک و زیاد کنید و مدام به دنبال آرزوهای گران و دست نیافتنی نباشید. 3- در طبیعت یا پارک و در کنار خانواده ناهار بخورید. 4- روی کاری که همین الان انجام می دهید، تمرکز بیش تری کنید تا با رسیدن به موفقیت، احساس شادی در شما بیشتر شود. 5- دو بار در روز، میوه و سبزی بخورید. 6- در یک مهارت جدید، متخصص شوید. تشخیص اینکه چه مهارتی باشد به سلیقه و توانایی خودتان بستگی دارد. 7- نگرانی هایتان درباره آینده را روی یک کاغذ بنویسید، در یک پاکت نامه بگذارید و به معنای واقعی مهر و مومش کنید. 8- اطرافتان را با افراد شاد شلوغ کنید. گاهی در جمع خانواده تان جوک بخوانید و با آن ها بخندید. 9- بعضی کار ها را داوطلبانه انجام دهید. کارهای داوطلبانه می توانند کارهایی خلاقانه برای کمک به دیگران باشند. 10- بخندید حتی اگر مصنوعی باشد. توجه داشته باشید که لبخند زدن به دیگران، باعث احساس خوشحالی در آن ها هم خواهد شد. 11- در پایان هر روز، حداقل 3 اتفاق خوبتان را یادداشت کنید و قبل از شروع روز بعد، حتما نگاهی به آن بیندازید. 12- مقایسه خود با دیگران را متوقف کنید. مهم نیست که این مقایسه در زمینه مالی باشد یا تحصیلی. 13- از هر فرصتی برای ورزش استفاده کنید چراکه ورزش در افزایش روحیه و اعتماد به نفس، تاثیر قابل توجهی دارد. 14- مطالعات محققان دانمارکی نشان میدهد که استفاده نکردن از شبکههای اجتماعی، کلید شادی است. یک موسسهی دانمارکی با بررسی هزار کاربر شبکهی اجتماعی فیس بوک، تحقیقات جدیدی را در زمینهی ارتباط شبکههای اجتماعی با شادی و احساس رضایت از زندگی انجام داده است. در این مطالعه از کاربران خواسته شد برمبنای عواملی مانند احساس شادی، احساس رضایت از زندگی، احساس نگرانی و غم و مواردی مشابه، به زندگی خود از یک تا 10 نمره دهند. 94 درصد کاربران ادعا کردند که حداقل روزی یک بار به فیس بوک سر میزنند. سپس از پنجاه درصد کاربران خواسته شد که برای یک هفته، وارد فیس بوک نشوند و از بقیه خواسته شد زندگی طبیعی خود را دنبال کنند. پس از یک هفته، میزان رضایتمندی کاربران مجددا توسط پرسشنامهای مورد ارزیابی قرار گرفت. نتیجه نشان داد میزان شادی و رضایتمندی از زندگی در کاربرانی که به مدت یک هفته فیس بوک را کنار گذاشتند، به میزان قابل ملاحظه ای افزایش یافت و از میانگین 7.56 به 8.12 رسید. مدیر این پروژه معتقد است که فیس بوک و شبکه های اجتماعی دیگر، ذاتا بد نیستند، بلکه نحوه تاثیر آنان بر فرد و درک کاربران از زندگی مشکلساز است. فیس بوک، واقعیت زندگی و انسانها را تحریف می کند؛ چراکه فرد همواره بر این تصور است که کاربران دیگر، واقعیتهای زندگی خود را به نمایش میگذارند و آنچه در معرض نمایش قرار دارد، واقعیاست. تهیه: صدیقه بختیاری شهری ـ مدرس دانشگاه علوم بهزیستی و تأمین اجتماعی ، مدیرآموزش مؤسسه با این تست میزان شادی خود را بسنجید: استادان روان شناسی در دانشگاه آکسفورد پس از بررسی های علمی و میدانی به این نتیجه رسیده اند که افراد 3 دسته اند: دسته اول افرادی اند که در زندگی کمتر احساس شادی میکنند و کمتر به موفقیت می رسند. دستهی دوم آنهایند که نسبتاً شادند. و دسته سوم افرادی اند که احساس شادی و رضایت در زندگیشان زمینه ساز موفقیت های بسیاری شده است. شاید بد نباشد شما هم میزان شادیتان را با آزمون این دانشگاه، بسنجید. برای پاسخ به هر عبارت باید پس از انتخاب گزینه ای که به روحیات شما نزدیک تر است، دور امتیاز آن خط بکشید. سوالات: 1- نسبت به آن چیزی که هستم، کاملا احساس خرسندی نمی کنم. (*) کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق 2- به شدت به دیگران علاقه مندم. کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق 3- احساس می کنم زندگی خیلی باارزش است. کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق 4- نسبت به دیگران احساسات گرم و صمیمانه ای دارم. کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق 5- به ندرت بعد از بیدارشدن از خواب احساس می کنم خستگی ام در رفته است. (*) کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق 6- من در مورد آینده چندان خوش بین نیستم. (*) کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق 7- بیشتر چیزها برایم سرگرم کننده هستند. کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق 8- من همیشه آدم متعهدی هستم و جا نمی زنم. کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق 9- زندگی خوب است. کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق 10- فکر نمی کنم این دنیا جای خوبی باشد. (*) کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق 11- من زیاد می خندم. کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق 12- در مورد همه چیزهایی که در زندگی ام است احساس رضایت می کنم. کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق 13- احساس نمی کنم آدم خیلی جذابی به نظر می رسم. (*) کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق 14- آدم خیلی شادی هستم. کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق 15- من در بعضی از چیزها زیبایی می یابم. کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق 16- همیشه روی دیگران اثر خوب و شادی می گذارم. کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق 17- برای هرکاری که بخواهم انجام بدهم وقت پیدا می کنم. کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق 18- حس می کنم کنترل چندانی روی زندگی ام ندارم. (*) کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق 19- من قادر به انجام هر کاری هستم. کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق 20- از نظر ذهنی کاملا هوشیارم. کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق 20- اغلب احساس شادی و سرخوشی می کنم. کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق 22- تصمیم گرفتن برایم کار راحتی نیست. (*) کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق 23- احساس نمی کنم زندگی ام معنا یا هدف خاصی دارد. (*) کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق 24- احساس می کنم انرژی زیادی دارم. کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق 25- معمولا اتفاق هایی که در اطرافم می افتد، تاثیر دارم. کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق 26- با دیگران خیلی به من خوش نمی گذرد. (*) کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق 27- احساس نمی کنم کاملا سلامت باشم. (*) کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق 28- از گذشته خاطرات خوش چندانی ندارم. (*) کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق نحوهی نمرهدهی در این آزمون به صورت زیر است: برای پاسخ کاملا مخالف 1 امتیاز درنظر بگیرید. برای تاحدودی مخالف 2 امیتاز، کمی مخالف 3، کمی موافق 4، تاحدودی موافق 5 و کاملا موافق 6. برای سوالاتی که با علامت * مشخص شده اند، نمره دهی باید به صورت برعکس انجام شود؛ یعنی به پاسخ کاملا موافق 1 امتیاز و به پاسخ کاملا مخالف 6 امتیاز بدهید. در پایان امتیاز همهی سوالات را با هم جمع و بر 28 تقسیم کنید. عدد حاصل، امتیاز شما در این آزمون است و میزان شادیتان را مشخص خواهدکرد. اگر امتیازتان بین 1 و 2 است اصلا آدم شادی نیستید اما احتمالا موقعیت تان به آن بدی ای که خودتان تصور می کنید، نیست. بهتر است از یک درمانگر کمک بگیرید. اگر امتیازتان بین 2 و 3 است تقریبا آدم غمگینی هستید و کمتر احساس شادی می کنید. اگر امتیازتان 4 است سطح شادی شما متوسط است وضعیت اغلب افراد مثل شماست. اگر امتیازتان بین 5 و 6 است آدم خیلی شادی هستید و این قطعا روی موفقیت تان در زندگی، ازدواج، کار و... نقش دارد. اگر امتیازتان 6 است: بیش از حد شادید! مواظب باشید. منابع: دکتر بابک مختاری ـ وب نگاری Salamatnews.com |