*خدیجه زمانیان در روزگاری که روزمرهگی همه زندگی ما را گرفته است و روزها شبیه به هم پی در پی می گذرند، در روزگاری که گاهی از بی عدالتی روزگار می رنجیم و یا از بی وفایی دوستان و آشنایان سرخورده می شویم، بهبود شرایط روحی ما، کتاب خواندن و لذت بردن از داستان را بیش از پیش برای ایجاب میکند. هرچند همیشه از اینکه کتاب خوب و داستان ماندگاری توسط نویسندگان خلق نمیشود، گلایه کرده ایم اما حتما در دنیا به اندازهی ما داستان و کتاب خوب وجود دارد. دوستانی که بهترین لذت ها را به ما هدیه دهد. در این یادداشت و به بهانهی فرارسیدن تعطیلات نوروز که فرصتی است برای کتاب خواندن بیشتر، کتاب هایی را به شما معرفی میکنیم که هر کدام می تواند شما را به آرامش برساند: * بی نازنین/ کیوان ارزاقی « وقتی مرگهای ناگهانی و ناغافل را میبینم، فکر میکنم نباید زندگی را سخت بگیرم. وقتی معلوم نیست تا کی نفس میکشم، چرا برای این زندگی کوفتی و نکبتی خودم را اذیت کنم؟ وقتی نمیدانم کی و کجا میمیرم، چرا از الان به فکر کفنودفن و پیشخرید قبر باشم که حتما جای خوشآب و هوایی باشد و توی وصیتنامه بنویسم بعد از خاکسپاری به خلقالله باقالیپلو و ماهیچه با روغن کرمانشاهی بدهند؟ گوربابای همهی کسانی که قرار است برای مراسم بیایند و بعد از خوردن غذا بگویند برنجش شور بود و گوشتش سفت. چرا وقتی میدانیم سونامی سرطان، تصادفات رانندگی، اماس و سکته اجازه نمیدهند به پنجاه و شصت سالگی برسیم و بیست و چهار ساعته گرمای نفس عزراییل را پشت سرمان حس میکنیم، از زندگی لذت نبریم؟» چند سطری که خواندید، برگرفته از «بی نازنین» است تا شما را با حال و هوای این کتاب بیشتر آشنا کند. «بی نازنین» نوشتهی کیوان ارزاقی، کتابی کمحجم و راحتخوان است. این کتاب از آن دست داستان هایی است که مخاطب را با خودش می کشاند و یکی دوروزه تمام میشود. نویسنده در این کتاب روابط انسان امروز را دستمایهی داستانش قرار داده است. مانی با ایمیلی عجیب از زنی مواجه میشود و با زیرکی پاسخ میدهد و جواب میگیرد. رفته رفته رابطهای اینترنتی بین این دو شکل میگیرد، اما در ادامه، پای آدمهایی به ماجرا باز میشود که مانی فکرش را هم نمیکرد. حالا او باید با حقایقی از زندگی و مسائل گذشتهاش روبه رو شود. کیوان ارزاقی در سالهای اخیر رمان نویسی با موضوع زندگی و روابط آدمهای امروزی را جدی گرفته است. بی نازنین سومین رمان اوست. از این نویسنده پیشتر، رمانهای «سرزمین نوچ» و «زندگی، منفی یک» منتشر شده است. این کتاب توسط نشر افق راهی بازار است. * من پیش از تو/ جوجومویز «من پیش از تو» یک داستان عاشقانهی غمانگیز است. خوانندگان این کتاب اعتقاد دارند اشک ریختن در حین خواندن «من پیش از تو» امری اجتناب ناپذیر است. اما جدا از بعد عاطفی، داستان این کتاب همچنین تاکید زیادی بر شجاعت و تلاش مستمری دارد که برای دوباره پیدا کردن مسیر زندگیای که از هم پاشیده است لازم است. جوجو مویز که این کتاب تأثیرگذار را به زیبایی روایت میکند قصد دارد در خلال این داستان رمانتیک درسی به خوانندگان بدهد و آن این است که هیچوقت برای شروع زندگی از صفر دیر نیست. قهرمانهای اصلی داستان دختر و پسری هستند که از لحاظ شخصیتی و موقعیت اجتماعی هیچ وجه اشتراکی با هم ندارند. لوسیا (لو) کلارک ۲۶ ساله دختری ساده و روستایی است که مجبور میشود به خاطر موقعیت مالی نامناسبش شغل نگهداری از ویل ترینر متمول و عصبی را بر عهده بگیرد. ویل ۳۵ ساله تا دو سال پیش فرد موفق و بسیار فعالی بوده است اما طی یک حادثه با موتورسیکلت ویلچرنشین شده است، روحیهی خود را از دست داده است و آرزوی مرگ میکند. او فکر میکند تنها قدرتی که برایش باقی مانده است پایان دادن به زندگیاش است. در ابتدا ممکن است به نظر برسد این کتاب هم کلیشه عشق پسر ثروتمند و دختر فقیر را ارائه میدهد اما در واقع اینگونه نیست. عشق بین لو و ویل به سادگی شکل نمیگیرد؛ این دو شخصیت شگفتیهای زیادی در طول داستان برای یکدیگر رقم میزنند. جوجو مویز به آنها اجازه میدهد که رابطهشان به آرامی، غیر منتظره و فارغ از موقعیت اجتماعیشان پیش برود. لو نمیخواهد اجازه بدهد ویل بدون تلاش و جنگیدن برای زندگی با ناامیدی بمیرد. در مسیر کمک به ویل، زندگی لو نیز دستخوش تغییرات اساسی میشود. آنها چیزهای زیادی برای آموختن به یکدیگر دارند لو به ویل میآموزد که چطور بارقههای شادی را در وجود خود پیدا کند و ویل به لو میآموزد که افق فکریاش را گسترش دهد. این کتاب را مریم مفتاحی ترجمه و نشر آموت آن را منتشر کرده است . * همیشه دختر/ محمد ترکاشوند «فریده» برای طلبکردن درخواستی از امام رضا(ع) با دوستانش راهی مشهد مقدس میشود. دختران در این سفر چندروزه درباره دغدغههای زندگی خود با هم صحبت میکنند و در برخورد با آداب و رسوم جامعهشان، هر کدام با توجه به نوع تربیت و شرایطی که داشتهاند، موضعگیری میکنند. محمد ترکاشوند، با این نوشتن رمان«همیشه دختر» به سراغ مهمترین معضل زندگی دختران امروز ایرانی رفته و در کتابش علل تأخیر سن ازدواج و نارضایتی بعضی دختران از ازدواجنکردن را بررسی کرده است. در این کتاب اعترافاتی را میخوانیم که به دلیل سنتهایی که بر جامعه ما سایه افکنده، تاکنون هیچ دختری نتوانسته آنها را بر زبان بیاورد و البته هیچ نویسنده زنی هم نتوانسته چنین اعترافاتی کند هر چند هم که تلاش کند اثری زنانه بنویسد و یا دغدغه های زنان را مطرح کند. نویسنده این کتاب به دلیل تدریس در حوزه دانشگاه و همچنین جلسات مشاوره ای که با جوانان داشته با مشکلات آن ها بسیار آشناست و تلاش کرده از آنها در بستر روایت داستانی اش استفاده کند. او در این جلسات از رنجهای دختران مجرد ایرانی و راهحلهای کاهش دردهای آنها حرف زده است و در ادامه همان رسالتی که برای خودم قائل بودم، زبان قصه و داستان را برای نوشتن داستان انتخاب کرده است. البته با توجه به شرایط فرهنگی و سنتهای جاری جامعه، فقط یک نویسنده مرد میتواند چنین بیپروا درباره خواستههای دختران ایرانی بنویسد. آگاهی از دردهای میلیونها دختر ایرانی و رنجی که به علت بیتوجهی به ابتداییترین نیازهای غریزی و عاطفی آنها در جامعه وجود دارد، ضرورت ورود به این عرصه را برای نویسنده رقم زده است رنج هایی که تا به حال درعرصه کتاب ،سینما و تلویزیون به آنها ورود نشده است. در این کتاب از رنج هایی صحبت شده است که تا کنون هیچ بانوی ایرانی جسارت فریادزدن آن ها را نداشته و نویسنده با بیان آن ها دل به دریایی متلاطم و پرخطر زده است. کتاب «دختر خوب» نوشتهی محمد ترکاشوند، توسط نشر نیستان منتشر شده است. |