یک مفتاح و 4هزار قفل شیرین! بعضی آدم ها هستند که وجودشان برکت است. تنها و تنها خودشان را نمی بینند. برای این که حال و روز دیگران هم خوب باشد، قدمی بر می دارند. نه این که کلاه خودشان را بچسبند و تنها به فکر خودشان باشند. در انجمن دیابت مفتاح، دو نفر از این آدم های مهربان شهرمان هستند که البته حالا عطر مهربانی آنها تا دورها رفته است. وقتی بیماری صدرالدین موجب خیر می شود همهی ماجرای این مهربانی از یک اتفاق برای خانواده فرامرز نیک بین شروع شد. همه كارهاي مهاجرتشان را كرده بودند و قرار بود تا دوماه ديگر، از ايران بروند. اما در همان روزها متوجه شدند صدرالدّين پسر دوساله شان به ديابت مبتلا شده است. براي فرامرز نيكبين و فرشته امانت، این خبر شوكآور و تكان دهنده بود. اما این زن و مرد واقعيت را پذيرفتند و به فکر افتادند تا برای مشکلشان چاره ای پیدا کنند. بيماري دیابت صدرالدین باعث شد دنبال دانستن و کسب اطلاعات درباره ديابت برونند. مادر صدر الدین در این باره می گوید: «برای کنترل دیابت صدر الدین، به آموزش نیاز داشتیم و چون خلاء آموزشی در استان وجود داشت از مشهد خارج شدیم تا آموزشهای لازم را به دست بیاوریم و در دورههای آموزشی مختلف در تهران و حتی در کنفرانسهای خارجی مثل کنفرانس میلان و دبی که در همین زمینه آموزش میدادند شرکت کردیم. جلسات آموزشیای که در تهران شرکت میکردیم زیر نظر سمنهای مردمی بود و حتی در حال حاضر هم نهادی نداریم که به صورت تخصصی در این زمینه آموزش بدهد؛ در حالی که نقش آموزش و آگاهی در کنترل بعضی از بیماریها و از جمله بیماری دیابت حدود 95 درصد است. هر چند یکی دو سالی است وزرات بهداشت موضوع پیشگیری و کنترل را به عنوان اساس درمان مورد توجه قرار داده است و جای خوشحالی دارد، چون همیشه شنیده ایم که پیشگیری بهتر از درمان است.» وقتی دیابت کودکشان کنترل شد، فرامرز نيك بين و فرشته امانت قدم بزرگی در زندگی برداشتند. آنها دست به تشکیل فراگيرترين تشكّل غيردولتي کودکان مبتلا به دیابت زدند و موسسه اطلاع رسانی دیابت مفتاح شروع به کار کرد. با خلاء آموزشی مواجه شدیم نیکبین در معرفی موسسه دیابت مفتاح می گوید: «موسسه آموزشی و اطلاع رسانی دیابت مفتاح در نیمهی دوم سال 1392 با ساختار هیأت امنایی در وزارت کشور به ثبت رسید و پس از شش ماه موفق به ثبت در قوه قضاییه شد. پایه گذاران مفتاح، من و همسرم بودیم که پس ازابتلاء فرزندمان به دیابت و تجربه تلخ ودرک خلاء شدید آموزشی در حیطه کنترل دیابت کودکان، تصمیم به راه اندازی انجمن آموزشی دیابت مفتاح گرفتیم تا با محور قراردادن آموزش و مخصوصا مادر خانواده، یک محیط آموزشی مهیا و با انتقال تجربیات و برگزاری دوره های آموزشی تحت نظارت متخصصین و مدرسین مجرب، زندگی همراه با آرامشی درکنار دیابت برای کودکان را فراهم کنیم. بسیاری از جوانان دیابتی مشتاق و علاقمند به فعالیتهای اجتماعی، مفتاح را در رسیدن به اهداف والایش که چیزی جز زندگی بدون عوارض همراه با دیابت نیست، یاری میکنند. مفتاح درکنار دانشگاه علوم پزشکی و اساتید محترم (بعنوان متولی سلامت جامعه) قصد دارد بدون دخالت در امور آنان، همیار و همکار این بخش خدوم جامعه باشد تا شاید بتواند اندکی از بار سنگین کنترل دیابت که عوارض جبران ناپذیری دارد، را از شانهی این عزیزان برداریم و آرامش همراه با امید را به خانواده های دیابتی ها بازگردانیم.» کمکی به خانواده های دیابتی فرشته امانت درباره اهداف موسسه می گوید: «ما، در موسسه و در کنار همکارانی که داریم، تلاش می کنیم تا هیچ کس به علت عدم آگاهی و فقر، دچار عوارض جبران ناپذیردیابت نشود. دراین راستا این کارها را انجام می دهیم: آموزش و اطلاع رسانی به عموم جهت پیشگیری از دیابت، پشتیبانی روحی و ایجاد انگیزه در افراد مبتلا به دیابت جهت کنترل صحیح بیماری، تفهیم اهمیت آموزش مدیریت شخصی دیابت به جامعه پزشکی و تربیت مدرس دیابت، تدوین استانداردهای آموزش به بیماران دیابتی و همکاری با مراکز پژوهشی در انجام پروژه های تحقیقاتی از دیگر اهداف ماست که در این مسیر از تجربیات دیگر همکارانمان نیز بهره خواهیم برد. موسسه دیابت مفتاح در برنامه های آموزشی خود به ارتقای سطح آگاهی افراد در مورد دیابت کمک می رساند. تمامی افراد دیابتی در هر سن و سطح سواد می توانند با شرکت در دوره ها و در کنار پزشک معالج خود نحوه کنترل دیابت را آموزش ببینند. آموزش ها و راهنمایی های انجمن به عنوان مکمل پزشک معالج هر فرد، اطلاعات پایه و عملی را در رابطه با کنترل صحیح و دقیق دیابت در اختیار این افراد قرار می دهد. ما، در مفتاح تلاش میکنیم و بر این باوریم که برای رسیدن به اهدافمان، باید اصل هم افزایی وبرنامه ریزی دقیق را همراه با نیت خالصانه، سرلوحهی امورمان قرارداده و با نیرویی مضاعف به کمک خانواده های کودکان رنجدیده دیابتی بشتابیم.» 90 درصد آموزش 10 درصد انسولین آن چه برایم بعد از روبرو شدن با خانم امانت، آقای نیکبین و فرزندشان صدرالدین که در حال حاضر دانش آموز کلاس پنجم است جالب است انرژی بالای آنها در خدمت رسانی به بیماران دیابتی و مخصوصا کودکان است. موسسه آنها عضو فدراسيون بين المللي ديابت شده است. شعاری که مورد توجه آنها قرار گرفته است این است که ٩٠درصد آموزش، ١٠درصد انسولين. پیگیری این شعار باعث شده است که تا کنون حدود 4 هزار كودكِ ديابتي از نقاط مختلف كشور به مشهد آمده اند و جالب آن كه در ٩٩درصد بچه ها، ديابت كاملاً كنترل شده است. این زن و مرد نیکوکار و مهربان دانش فنّي دیابت را از آمريكا آورده اند و براي مادرها در قالب دوره های آموزشی در چند جلسه، راه هاي كنترل ديابت فرزندانشان را به آنها آموزش مي دهند که شامل دوره های مقدماتی، متوسطه، پیش رفته و انسولین است. و البته غیر از این، کلاس های آموزشی دیگری هم برای بچه ها و خانواده های دیابتی برگزار می کنند. اولین کنفرانسی که برگزار کردیم وقتی خانواده ی نیک بین می توانند دیابت فرزندشان را کنترل کنند به کمک دیگر مادرانی میشتابند که با این مشکل روبرو شده اند. خانم امانت در این باره هم می گوید: «دیابت صدرالدین باعث شد کمکم رفت وآمد من به بخش اطفال بیمارستان امامرضا(ع)که تعدادی از کودکان دیابتی در آنجا بستری بودند، بیشتر شد. طی آن رفت و آمدها من با پزشکان بخش غدد آشنا شدم. از طرفی در همین زمان بازخوردی که کار ما بر روی کنترل دیابت پسرمان داشت، باعث شد که آن جا از من درخواست کنند که چیزهایی را که یاد گرفته ام به مادران کودکان دیابتی بیمارستان آموزش بدهم. من هم چون در شروع راه بودم، به صورت تخت به تخت سراغ مادران می رفتم و سعی می کردم با انتقال اطلاعات خودم بتوانم استرس مادران را کمی کاهش دهم. اما چون حجم بیماران زیاد بود، این کار عملا شدنی نبود. بنابراین به علت تقاضای زیاد مادران کودکان دیابتی، تصمیم گرفتیم کنفرانسی را با هزینه شخصی در سالنی که متعلق به بخش غدد بود، برگزار کنیم. خلاصه توانستیم یک کنفرانس دو روزه را در مهرماه سال 90 برگزار کنیم که بیش از 500 خانواده در آن شرکت کردند. اولینباری بود که در مشهد چنین اتفاق بزرگی برای آموزش دیابت رخ میداد و ما هم از حرکتی که شکل داده بودیم خیلی خوشحال بودیم. خوشحال بودیم که می توانیم دانسته هایمان را به مادران نیازمند منتقل کنیم و در حال حاضر هم میدانیم که غیر از نتایج زودهنگامی که از فعالیتمان به دست می آید، نتیجه این حرکت را در 10 سال آینده بیشتر خواهیم دید. در همه این مدت ما هر خدمات آموزشی که به خانواده ها، مدارس، بیمارستان ها و خلاصه هر جای دیگری داشته ایم مجانی بوده است.» چند هزار سفیر دیابت نیکبین در ادامه صحبت های همسرش با اشاره به وضعیت کودکان مبتلا به این بیماری میگوید: «کودکان مبتلا به دیابت حق شاد بودن و لذت بردن از زندگی را دارند و نباید بیماری باعث بشود آنها احساس کنند از کودکان دیگر چیزی کم دارند. حتی در بخش غذا هم فرزند ما محدودیت غذایی ندارد چون الان بلد است غذایی را که می خورد مدیریت کند و از این جهت هیچ مشکلی ندارد. خوشحالیم که در حدود 10 تا 15 سال دیگر ما 4 هزار کودک را داریم که بزرگ شده اند و همه هم درباره دیابت فول اطلاعات هستند و این ها می توانند خیلی به جامعه خودشان کمک کنند چون چند هزار سفیر دیابت با آگاهی بالا هستند. همدم بسیار خوب اداره می شود در پایان ملاقات با آقای نیکبین و خانم امانت از او می خواهم نظرش را دربارهی موسسه خیریه همدم هم بگوید و او بعد از مکثی کوتاه می گوید: « ما این جا چند پرسنل هستیم و فقط کار اصلاع رسانی و آموزشی انجام می دهیم که در نوع خودش کار ساده ای نیست اما موسسه همدم از 400 دختر نگهداری می کند و این کار بسیار سختی است. چون هر کدام از این دخترها هزینه نگهداری، مسائل عاطفی و دیگر موارد را دارند و از این جهت باید به خانم دکتر حجت و آقای شیرازی نیا به عنوان مدیران موسسه خدا قوت گفت. من معتقدم این دو عزیز که خالصانه با همراهی و همکاری همکارانشان به این بچه ها خدمت رسانی می کنند، الگوهایی برای جامعه ما هستند چون در کنار رسیدگی به وضعیت 400 دختر باید تعداد زیادی کارمند را هم اداره کنند که کار آنها را چند برابر می کند. نکته جالب برای من این است که همدم به شکل بسیار خوبی اداره می شود.» |