احسان مصطفوینژاد، کارآفرین، خیرآفرین و برگزیدهی صنعتگران جوان کشور در بین نود هزار واحد صنعتی است. جُز این اشاره و معرفی یک خطی، نکتهای که دانستنش میتواند مهم و جالب باشد این است که همین حالا، تعدادی از فرزندان توانبخشی همدم، در مجموعهی زعفران مصطفوی مشغول به کارند. فرصتی دست داد تا با احسان مصطفوینژاد، رییس هیئت مدیرهی زعفران مصطفوی و مدیرعامل شرکت فرانگران دیدار و گفتگویی داشته باشیم. این گفتگو که در آستانهی روز جهانی معلولین و در محل دفتر فرانگران صورت گرفته، بیشتر بر نیکاندیشی خاص جناب مصطفوی نسبت به همدم و دختران این موسسهی خیریه، متمرکز است: آقای مصطفوی بزرگوار، از اینکه چند تن از فرزندان معلول همدم، در مجموعهی صنعتی شما مشغول به کار هستند، چه حسی دارید؟ • من، با واژهی معلول هرگز ارتباط خوبی برقرار نکردهام. هر وقت واژهی معلول را میشنوم، یاد خودمان میافتم. معتقدم آنکس که عاجز از خلق لحظههاست معلول است. اگر ما نتوانیم از لحظهای که در آن هستیم ارزشی درست کنیم و به بشریت خدمت کنیم، معلول هستیم. بنابراین کل 365روز، میتواند روز جهانی معلولین باشد! این افراد جلوهی قدرت خداوند هستند. چندی پیش مهرهی پنجم گردنم آسیب دید. حس خوبی داشتم. اینکه 38 سال تمام عضوهای بدنم درست کار کرده و حالا از هزاران قسمت بدنم عضوی برای مدتی بسته است و آن وقت متوجه ارزش این نعمت میشوم. ما نباید به این افراد به دید معلول نگاه کنیم. وقتی مهتاب و شقایق در کارخانهی من کار میکنند، این لطف من نیست بلکه وظیفهی من است. ما به اندازهی دارایی و مسئولیتهایی که داریم در این دنیا بدهکار و مسئولیم. حداقل کاری که میتوانم برای این بچهها انجام بدهم همین است. از وقتی این دخترانم به مجموعهی ما آمدند برکت را هم با خود آوردهاند. شک ندارم یکی از دلایلی که توانستم پلههای ترقی را بیشتر و سریعتر طی کنم، دعای همین بچههاست. شما به عنوان یک صنعتگر، برای پشتیبانی بیشتر از قشر معلولین، چه پیشنهادی به اهالی صنعت دارید؟ • در سالن اجلاس سران دو طرح را مطرح کردم با عنوان پاراصنعت و استفادهی معلولین در صنعت. پیشنهاد دادم در 10 تیرماه، روز صنعت، پاراصنعت را برگزار کنیم تا از کسانی که معلولین را در صنعت مشغول به کار کردند تقدیر شود. مجموعهای به نام خیریهی «مناسب ساز» پیشنهاد داده که شهر را برای معلولین مناسب سازی کنیم که البته این کارشهرداری است و اگر ما کاری بخواهیم انجام دهیم شاید در مقابل ممانعت به عمل بیاید. طبق نظر و پیشنهاد من اگر در هر کارخانه 2 معلول به کار گرفته شوند، به جهت تعداد زیاد کارخانهها و مراکز صنعتی معلول کم میآید و در این صورت این قشر همه مشغول به کار میشوند. اگر نگاهمان این باشد که افرادی را که برای کار استخدام میکنیم مثل بچهی خودمان به آنها رسیدگی شود، حال دلمان خوب خوب خواهدشد. من اسم این فعالیت را پاراصنعت گذاشتهام. در کارخانهی من طبقاتی هست و یک فرد ویلچری شاید در این مجموعه اذیت شود ولی نابینا را میتوانم مشغول به کار کنم، ناشنوا و ... در مقابل کارخانهای همکف است ولی دستگاههای خطرناک دارد و یک ناشنوا نمیتواند در آنجا کار کند. آنکه دست ندارد کار پا به او بدهیم و بالعکس. مجموعهای باید باشد که اینها را سرجای خودش بگذارد و در این بخش تقویت شویم. من، سفرهای زیادی رفتهام و بیاغراق میگویم شاید نشستن در کنار آبشار نیاگارا آنقدر لذت بخش نباشد که دیدن دخترانم شقایق، مهتاب و نفیسه در حین کار بسیار حس خوبی به من میدهند. وقتی مهتاب را با شیطنت ذاتیاش نگاه میکنم حالم خوب میشود. شاید گاهی راندمان کار پایین بیاید اما گفتهام کسی حق ندارد گزارش منفی بدهد و باید همه نهایت همکاری را با این بچهها داشته باشند. حضور این بچهها برکت کار من است و دعای این بچهها باعث میشود کارم رونق بیشتری داشته باشد. اگر نه در وضعیت اقتصادی فعلی بسیار پیشرفت اقتصادی سخت است و اگر حرکت رو به جلو دارم شک ندارم که دعای کشاورز است و دعای خیر این بچهها. خودتان چقدر نسبت به انجام این طرح خوشبین هستید؟ • این طرح باید عملیاتی شود. حتی لوگوی آن را طراحی کردهام؛ ویلچری است با چرخدندههای چرخهای صنعتی. دو طرح مطرح شده یکی به نام اپک زعفران است و دیگری پاراصنعت. این دو در کشور با استقبال زیادی مواجه شد ولی بعد از آن هیاهو و گفتگو چندان خبری از آن نیست. اپک زعفران را چون در رابطه با رشتهی کاریام است پیش میبرم ولی پاراصنعت را به دلیل ضیق وقت چندان پیش نبردهام. با اجرای طرحهای پاراصنعتی که خدمتتان عرض کردم حال ما هم خوب میشود و این ما هستیم که باید تشکر کنیم که الآن تعدادی از دختران همدم در مجموعهی ما مشغول به کار هستند. جناب مصطفوی، در مجموع نگاه صنعتگران به مراکز توانبخشی چگونه است؟ • در اینکه مؤسسات توانبخشی باید منابعی قوی داشته باشند شکی نیست. گاهی خیلی از خیریهها مراسمی میگیرند و خیرینی را از حوزهی صنعت دعوت میکنند که با گذاشتن همت عالی زیاد موافق نیستند. در شرایط بد اقتصادی الان این حس قابل درک است چرا که در مراسم همت عالی اگر یک فرد صنعتگر و کارخانهدار مبلغ کمی را اعلام کند ممکن است برای نام برند اقتصادیاش خوب نباشد و اگر دلش بخواهد مبلغ بیشتری کمک کند توانش را نداشته باشد. از این رو پیشنهاد میکنم به جای همت عالی حرکت جدید دیگری انجام شود که فرد خیر و علاقهمند به امور خیریه در معذوریت قرار نگیرد و در مراسمی که دعوت میشود با آسودگی شرکت کند. باید به دنبال شیوههای جدیدتری بود. مثلا تولد من سال گذشته در همدم برگزار شد. میتوانم اعلام کنم تمام میهمانان برای شخص من هیچ هدیهای در نظر نگیرند، اما به جای آن برای بچههای همدم هزینه شود تا به نفع بچهها باشد. در هر ماه میتواند چندین تولد به این صورت در همدم برگزار شود و یا حتی مجالس ترحیم و تعزیه که برای شادی روح اموات میتواند کمکهای مالی به ین مؤسسه و مؤسسات مشابه انجام شود. آن کس که توانش را داشته باشد و بخواهد خالصانه کمک کند در هر شبکه و فضایی کمک خودش را خواهد کرد. باید با فکر و برنامهریزی، استارتاپهای خیریهای برای تأمین بودجههای مؤسسات توانبخشی درست شود. جناب مهندس، اغلب دیدهایم که برای هنر و فرهنگ هم هزینههای خاص میکنید، بفرمایید که میانهی شما با فرهنگ و هنر به چه صورت است؟ • درگذشته ارتباط تنگاتنگ بیشتری با هنر داشتم. بسیار به خوشنویسی و نقاشی علاقهمند بودم. اکنون بر این باورم که کنترل صنعت در این شرایط بحرانی خودش یک هنر است و فرهنگ خاصی را تبعیت میکند. در جریان هستم که اساتید بسیاری از جمله استاد امیرخانی، استاد شفیعی کدکنی و... در همدم حضور پیدا کردند و از نظر من این اقدامات بسیار پسندیده و قابل تقدیر است. در مجموع پیشنهادی برای همدم و همدمیها دارید؟ • همدم بیشک پیشتاز مجموعههای توانبخشی در کشور است. همدم توانمندیهای فرزندانش را نشان میدهد. بیاغراق میگویم مثل همدم نداریم؛ در واقع همدم مثل هیچکس است! اغلب خیریهها نقاط ضعف را نقطهی قوت میدانند و به مردم نشان میدهند اما همدم با وجود مدیریت خوب و بسیار عالی آن و دیگر همکاران تمرکزش بر نقاط قوت است و این برگ برندهی شماست. شما برای دیگر خیریهها الگو هستید و این بسیار مهم است. من با خیریههای کل کشور در ارتباط هستم. هیچکدامشان مثل همدم فعالیتهای خاص ندارند و همدم به گونهای اعتبار مشهد در حوزه تخصصی توانبخشی و همچنین فرهنگ و هنر شده است. قدر خودتان را بدانید. |