و نگاهی به «ایکاشها»ی آنها و ما... و بازهم ورق خوردن برگی دیگر از تقویم امسال و رسیدن به سوم دسامبر؛ روز جهانی بزرگداشت معلولان. بیاییم امروز که روز این قشر خاص است به گونهای متفاوت فکر کنیم. به قشری فکر کنیم که درصد آنها در دنیا زیاد است و به آنها "معلول" میگویند. افرادی که لبریزند از ای کاشها؛ ای کاش پایی برای دویدن میداشتم، ای کاش زبانی برای گفتگو وچشمی برای دیدن میداشتم. ای کاش دستی برای نوشتن و گوشی برای شنیدن و ذهنی برای خلاقیت و بسیاران ای کاشهای دیگر... و اما در این میان، ما که معلول نیستیم و به لحاظ جسمی و ذهنی سالم هستیم، امروز با خودمان صادقانه فکر کنیم؛ ما چند بار خلاقانه در اوج ناتوانی ذهنی و جسمی با خلاقیتی زیبا انواع عروسکها را ساختهایم بدون هیچ آموزش و کمکی؟ چند بار شاهنامه و داستانهایش راخواندهایم و آنها را بهصورت نمایش اجرا کردهایم؟ چند بار بدون پروا آواز خواندهایم؟ چند بار با دستانی ناتوان پای دار گلیم نشسته و با عشق رج زدهایم؟ چند بار چکش قلمزنی را بهدست گرفته و ظریفترین و زیباترین آثار را بر روی صفحات مس سخت جان دادیم؟ چند بار پارچهی سفید سوزندوزی را در دامن خود گذاشته و ظریفانه از نخ و سوزن آثار زیبا خلق کردهایم؟ چند بار در مسابقات ورزشی رتبهی ملی و کشوری بهدست آوردهایم؟ چند نفر از ما شصت و هشت بار نه ولی یکبار کتاب شازده کوچولو را خواندهایم؟ چند نفر از ما مدام پیگیر کتابهای جدید هستیم برای خواندن؟ و...و...و...و اینها گوشهای از شاخصههای بارز دختران همدمی ماست که برچسب معلولیت دارند و ما افراد سالم همچنان مشغول روزمرهگیهای تکراریمان هستیم! دخترانمان در همدم با بال سوخته و شکسته هم پرواز درناها را مشق میکنند. نامهربانی، کینه و دروغ را یاد ندارند. نمیدانند چگونه باید حق دیگران را پایمال کنند. نمیدانند چگونه میتوانند بد باشند. نمیدانند ظلم و اجحاف در حق دیگران چه معنایی دارد و بسیار نمیدانندهای دیگر که مصداق دانایی و سربلندی آنهاست. ای کاش ما انسانهای "سالم" از کسانی که زلالند و میگویند نامشان "معلول" است، بیشتر بیاموزیم... #روز_جهانی_معلولان_گرامی_باد |