یلدا، نوری در تاریکی طولانی...
در تقویم ایرانی، از دیرباز «یلدا» نام وجایگاه ویژهای داشته و آنطور که در نوشتههای پژوهشگران میخوانیم، جشن شب یلدا، مراسمی آریایی است که پیروان میتراییسم آن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار میکرده و معتقد بودهاند که یلدا سرآغاز تولد میترا یا مهر است. مهر به معنای خورشید است و پیشینهی تقدیس آن در میان ایرانیان و آریایی ها به پیش از دین زرتشت بازمیگردد. پس از ظهور زرتشت، این پیامبر مردم را به پرستش اهورامزدا فراخواند. یکی از ایزدان اهورایی «مهر» بود که بخشی از اوستا نیز به نامش نامگذاری شدهاست. در «مهریشت» اوستا آمده است؛ «مهر از آسمان با هزاران چشم بر ایرانی می نگرد تا دروغی نگوید».
به این ترتیب، در حقیقت جشن یلدا و گرامیداشت خورشید، به اندازهی زمانی که مردم فصول سال ایرانی را تعیین کردند کهن است. اما آنچه در این جشن و سرآغاز تاریکترین ودرازترین شب سال جالب توجه مینماید، گرهخوردگی آن با مهر و نور است!
اکنون ودرپی سدههای متمادی گرامیداشت یلدا، بهخوبی درمییابیم که تمام ارزش این شب، به نوری است که درپس این تاریکی طولانی نهفته است، فیالواقع آنچه اهمیت دارد، ارج نهادن به نور وروشنی و گرماست، نه به تاریکی و فرارسیدن فصل سرد زمستان!
شک نیست که اگر بخواهیم معادلهای واضحی برای این استنباط پیشینیان خود بیابیم و بکوشم برای چنین تقدیسی، معادل امروزیتری دست وپا کنیم، یک مصداقش این خواهد بود که: « ما، در شب یلدا، کنار سفرهی آجیل و ایل و فامیل مینشینیم، اما به زیبایی لبخندهای معصومی فکر میکنیم که اقبال این داشتهها را ندارند و همیشهی روزگار، حسرتخور این زیباییاند. ما، در شب یلدا، شادی باستانی خود را با خورشیدهای کوچکی تقسیم میکنیم که بخت طلوع و تابش ندارند و تنها دلگرمیشان، امید به این است که ما برایشان دریچهای به سمت شادمانی وخوشبختی فردا بگشاییم، اگر بدانیم که شادی ما، با لبخند مغموم و معصوم آنان، چقدر کاملتر خواهد بود.»
شب یلدا فرا میرسد و مصداقی ازاین شادیهای ناشکفته و درانتظار، درهمین موسسهی همدم خودمان، در سیمای 400 دختر توانجوی امیدوار، چشم بهراه محبت و دستگیری بیدریغ شماست. چنانچه چنین یلدای باشکوهی درانتظارتان باشد، بیتردید شبی روشن و پیروز و عزیز خواهد بود. یلدایتان مبارک.
|