همهساله به مناسبتهای گوناگون مانند روز جهانی معلولین، نابینایان، ناشنوایان و... مراسم مختلف برگزار شده و مقالات زیادی در رسانههای کشور منتشر میشود که در آنها به جایگاه معلولان و حقوق اجتماعی آنان و آگاهسازی جامعه در مورد توانمندیهای این افراد تأکید شده است. از آنجائیکه مشکلات معلولان، اجتماعی و جمعی میباشد و برای حل مشکلات اجتماعی باید راه حلهای اجتماعی یافت. یکی از این راهبردها بهرهگیری از شیوههای توانبخشی نوین است که ریشهی این دستاورد فکری حاصل پیشرفت جوامع و ورودشان به دنیای مدرنیته و ارتقای سطح علمی جوامع و نگاه منطقیتر افراد به پدیدهی معلولیت و همچنین انقلاب تکنولوژی و شیوههای آموزشی میباشد. توانبخشی مبتنی بر جامعه شیوهای جدید است که در سلسله مطالب پیوسته به تعریف آن و ارائهی مطالب کاربردی آموزشی برای افراد جامعه و خانوادههای دارای افراد معلول و همچنین خود افراد دارای اختلال یا ناتوانی در این مطلب میپردازیم. چرا توانبخشی مبتنی بر جامعه؟ Community based Rehabilition بیش از 650 میلیون نفر در سراسر دنیا با معلولیت زندگی میکنند. تخمین زده میشود که این افراد به علاوهی اعضای خانوادههایشان، بهطور حیرتآوری دو میلیارد نفر را تشکیل میدهند. در تمام دنیا و در تمام کشورها، افراد معلول اغلب از نظر اجتماعی در انزوا به سر میبرند و از بسیاری از امکانات اساسی زندگی محروم میباشند. آنها شانس اندکی برای رفتن به مدرسه، کسب شغل، داشتن مسکن، تشکیل خانواده و لذت بردن از زندگی اجتماعی دارند. افراد معلول محرومترین و بزرگترین گروه اقلیت دنیا را تشکیل میدهند. آمار و ارقام نشان میدهد 80 درصد افراد معلول در سرتاسر دنیا در مناطق روستایی به سر میبرند که فقط 2 درصد از این افراد به خدمات توانبخشی دسترسی دارند. سؤال این است که برای پاسخ به نیازهای توانبخشی این افراد چه کاری میتوان انجام داد؟ آیا میتوان سیستمی را طراحی نمود که هزینههای مالی قابل قبولی برای دولتها داشته باشد و بتوان آن را با ویژگیهای کشورهای در حال توسعه تطبیق داد؟ چه اقداماتی باید انجام داد تا این سیستم منفعل نبوده و افراد معلول صرفا گیرندهی خدمات نباشند و با مشارکت و مداخلهی فعال آنان همراه باشد؟ با اشارهای به مدلهای ارائهی خدمات توانبخشی شاید بتوان به این سؤالات پاسخ داد. سه مدل برای ارائهی خدمات توانبخشی وجود دارد: 1- توانبخشی مبتنی بر مؤسسات 2- توانبخشی فرا مؤسسهای 3- توانبخشی مبتنی بر جامعه در کشورهای توسعهیافته، مدل ارائهی خدمات توانبخشی بیشتر مبتنی بر مؤسسات و مراکز تخصصی است. در این سیستم فرد به مراکز مراجعه و توسط پرسنل متخصص، خدمات توانبخشی را دریافت میکند. این سیستم معمولا خدمات با کیفیت بالا را ارائه میکند، اما ایجاد مؤسسات کافی، تربیت و استخدام کارکنان و پرداخت هزینههای مراقبت و خدمات بسیار پرهزینه است. این سیستم برای ارائهی خدمات در کشورهای در حال توسعه به دلیل کمبود امکانات مالی منطقی به نظر نمیرسد و برای حل مشکلات در سطح وسیع و استفادهی افراد فقیر نامناسب است. در سیستم فرا مؤسسهای، متخصصین از مراکز به منزل فرد معلول رفته و در آنجا به وی آموزش داده و یا سایر مداخلات ارائه میگردد و در صورت لزوم فرد به مؤسسه ارجاع میشود. با این وجود، این سیستم نیز گران است و این متخصصین میتوانند به تعداد محدودی خدمات ارائه نمایند و بردن این متخصصین به نقاط دور افتاده در کشورهای در حال توسعه غیر عملی است. درک عدم کارایی این سیستمها نقطهی آغازی برای جهتدهی کارها به سمت راه حلهای مبتنی بر جامعه بود. راه حلهایی که اولا بهتر بتواند با شرایط کشورهای در حال توسعه تطابق داشته باشد و دوما بتواند پاسخ کاملی به رفع نیازهای توانبخشی اکثر افراد معلولی که در این کشورها زندگی میکنند، بدهد. مدل پیشنهادی سازمان جهانی بهداشت برای کشورهای در حال توسعه توانبخشی مبتنی بر جامعه بود. توانبخشی مبتنی بر جامعه چیست؟ در سال 1969 انجمن بینالمللی توانبخشی در دوبلین، در بررسی وضعیت موجود توانبخشی، متوجه شکافی عظیم بین خدمات مورد نیاز و خدمات ارائهشده گردید. جمعبندی این انجمن بینالمللی منجر به ارائهی پیشنهادها و تدابیری در جهت حل این مشکل شد، از جمله: 1- تغییر در تکنولوژی آموزشی 2- ایجاد سیستم ارائهی خدمات به روش جدید 3- ضرورت بهکارگیری نیروها و تخصصهای جدید البته سازمان بهداشت جهانی در آن زمان راه حلی عملی پیشنهاد نداد. شاید تصور چنین بود که هرگونه راه حل باید در قالب همان مراکز تخصصی به اجرا درآید. در سال 1978 طرح مراقبتهای اولیهی بهداشتی توسط سازمان بهداشت جهانی، دو اصل را به دنبال داشت. این دو اصل عبارت بودند از: بهبود نسبی شرایط برای عدهی بیشتری از مردم، مهمتر از تدارک خدمات با استاندارد بالا برای یک قشر محدود است. افراد غیر متخصص از طریق آموزش میتوانند خدمات ارزنده ای ارائه دهند. طرح مراقبتهای اولیهی بهداشتی، به عنوان استراتژی پذیرفتهشده در جهت تحقق شعار «بهداشت برای همه» تا سال 2000، ارائه شد و به دنبال آن، درسال 1981 توانبخشی برای همه تا سال 2000 مطرح گردید. توانبخشی مبتنی بر جامعه در ابتدا با این مفهوم آغاز شد که هستهی اصلی فعالیت محیط زیست عادی و خانهی معلولین باشد و با آموزش خانواده به معلول کمک شود تا امور شخصی خود را انجام دهد. اما بهتدریج، این رویکرد در برگیرندهی مفاهیم پیچیدهتری شد. در سال 1994 سال جهانی کار (ILO) سازمان آموزش علمی- فرهنگی ملل متحد (UNESCO) و سازمان بهداشت جهانی (WHO) به منظور ایجاد یک رویکرد مشترک برای گسترش برنامههای CBR اولین «منشور مشترک CBR» را ارائه دادند. بر اساس آخرین منشور مشترک این سه آژانس بینالمللی در سال 2004: CBR راهبردی است در درون برنامه توسعهی جامعه در جهت توانبخشی، برابرسازی فرصتها و الحاق اجتماعی معلولین، که از طریق تلاشهای مشترک آنها، خانوادههایشان، سازمانهایشان، جامعه و سایر مؤسسات خدماترسانی دولتی، غیردولتی، آموزشی، شغلی، اجتماعی و... اجرا میشود. با وجود پیشرفتهایی که از آن زمان تاکنون صورت گرفته است، اما هنوز بسیاری از افراد معلول خدمات اولیهی توانبخشی را دریافت نکردهاند و نتوانستهاند به صورت برابر در امور مربوط به تحصیل، آموزش، اشتغال، اوقات فراغت و سایر فعالیتهای محیط زندگی خود و یا در سطح وسیعتر یعنی جامعهشان مشارکت داشته باشند. زنان معلول، افراد دارای معلولیتهای شدید یا چندمعلولیتی، افراد دچار مشکلات روانپزشکی، افراد مبتلا به ایدز و افراد معلولی که در فقر بهسرمیبرند، از جمله کسانی هستند که حداقل دسترسی را به خدمات دارند. در پی اجرای استراتژی CBR بایستی تمام تلاشها در جهت تضمین برخورداری همهی افراد معلول از حقوق و فرصتهای برابر در جامعه به عنوان یک شهروند، صرف نظر از سن، جنس، نوع معلولیت و شرایط اقتصادی ـ اجتماعی تداوم داشته باشد؛ این یعنی تحقق شعار «جامعهای برای همه». البته CBR بدون یک چارچوب حقوق بشری روشن، فقط میتواند بر ارائهی خدمات درمانی و وسایل کمکی به افراد معلول متمرکز شود. گرچه این امر میتواند مزایای موقتی به همراه داشته باشد. اما برای توانمندسازی افراد معلول کافی نیست. از طرفی این نگاه سعی در رفع موانع موجود و افزایش مشارکت اجتماعی ندارد ـ به طوری که یک فرد معلول ممکن است یک بریس دریافت کند، اما دسترسی او به مدرسه یا محل کار مورد بیتوجهی قرار میگیرد. CBR با یک چارچوب حقوق بشری روشن، میتواند یک استراتژی برای پرداختن به حقوق جامع افراد معلول باشد که در کنار سایر استراتژیهای مؤثر وارد عمل میشود. فراهم کردن خدمات درمانی و وسایل و تجهیزات کمکی میتواند بخشی از این استراتژی باشد، اما به هدف ارتقای حقوق کامل انسانی. CBR میتواند در یک چارچوب مبتنی بر کنوانسیون حقوق کودکان جا بگیرد. در چنین چارچوبی، استراتژیهایی از قبیل، آموزش فراگیر و سازمانهای افراد معلول و خانوادههای آنها توسعه پیدا میکند. CBR توانبخشی فرامؤسسهای و مؤسسهای 1- در توانبخشی مبتنی بر مؤسسات، محور کار مؤسسات است. این رویکرد به بخشی از نیازهای تعداد کمی از معلولین پاسخ میدهد. این رویکرد در بهترین حالت یک رویکرد محدود و در بدترین حالت رویکردی است که حقوق معلولین را مورد غفلت قرار میدهد. 2- در توانبخشی فرامؤسسهای، باز هم محور کار بر مؤسسه است. تعداد بیشتری خدمت «دریافت» میکنند، اما به دلیل فاصله از مراکز محدودیتهای زیادی وجود دارد و براساس اینکه فرد چه نیازی داشته باشد، خدماتی مشابه آنچه در مؤسسات وجود دارد ارائه میشود. 3- در CBR محور کار، جامعه محلی است. به طوری که نقطهی شروع دقیقا برعکس است. فرد معلول، اعضای خانواده و جامعه محلی تصمیم میگیرند که اولویتهای آنان چیست و سپس با یکدیگر و همچنین همراه با تسهیلگران محلی، دولت و مؤسسات بهمنظور دسترسی به خدمات مناسب و موجود کار میکنند. گروهها و افرادی که در اجرای برنامهی توانبخشی مبتنی بر جامعه نقش دارند: افراد معلول: افراد دارای معلولیت باید در تمام مراحل نقش فعال داشته باشند. آنها در تجارب عملی خود، آگاهیهای دقیقی از شرایط اجتماعی مؤثر بر معلولیت دارند و همین آگاهی، میتواند نقش آنان را در تیم توانبخشی به صورتی فعال و جدی مطرح سازد. خانوادهی افراد معلول: خانواده، نقش و مسؤولیت اصلی مراقبت تمام اعضا را عهدهدار است و بنابراین باید در برنامهی توانبخشی بهصورت جدی درگیر باشند. اعضای جامعه: کسانی هستند که از شرایط اجتماعی، اقتصادی و امکانات جامعه آگاهی دارند و روشهای مؤثر کار در شرایط موجود را میشناسند. بخش دولتی: تأثیر بخش دولتی در توسعه و استمرار برنامه توانبخشی و نقش مهمی که در این زمینه ایفا میکنند، غیرقابل انکار است. این بخش با حمایت مادی، تدارکات امکانات و خدمات برای معلولین میتوانند به پویایی فرایند بیفزایند. بخش غیردولتی: این بخش میتواند در آموزش و حمایت معلولین نقش مؤثری داشته باشد. افراد متخصص: کسانی هستند که اطلاعات و مهارتهای خود را در اختیار اعضای جامعه قرار میدهند و از این طریق نقش مؤثری در بهداشت، درمان، آموزش، خدمات اجتماعی، روانی و... بازی میکنند. در عین حال، در تدارک و ارائهی خدمات در سطح جامعه نقش دارند. مزایای CBR انعطافپذیر درگیری فعال خانواده و جامعه یک رویکرد مشارکتی با افراد معلول و خانوادههای آنان ظرفیتسازی برای افراد معلول و خانوادههای آنان در متن جامعه و متناسب با فرهنگ آنان یک رویکرد کلنگر به افراد معلول، توجه به نیازهای اجتماعی، اشتغال، تحصیل و سایر نیازها و نه فقط به مشکلات فیزیکی رویکردی که از مراکز و مؤسسات برای پاسخدهی به نیازهای افراد معلول استفاده میکند. سیستمی که مبتنی بر جامعه محلی است، اما از طریق ارجاع از خدمات در سطح منطقهای و ملی استفاده میکند. سیستمی است که میخواهد حدود 80 درصد نیازهای توانبخشی افراد معلول در سطح جامعه محلی برطرف شود. با سایر سیستمهای موجود یکپارچه میشود و آموزش فراگیر برای افراد معلول را ارتقا میبخشد. یک رویکرد با مفهوم وسیعی از «توانبخشی» یک استراتژی دراز مدت توانبخشی مبتنی بر جامعه در ایران کشور ایران یکی از پیشتازان اجرای برنامه CBR در جهان است. در زمستان 1370 با سفر دو هفتهای دکتر هاری هاران مشاور سازمان جهانی بهداشت و گفتوگو و تبادل نظر ایشان با مسؤولین توانبخشی کشور، CBR در ایران شکل گرفت و در تابستان 1371 طرح آزمایشی توانبخشی مبتنی بر جامعه در استان سمنان شروع شد. تکنولوژی CBR و خدمات ششگانه سازمان جهانی بهداشت به منظور اجرای توانبخشی مبتنی بر جامعه 34 جلد کتابچه را با عنوان «آموزش در جامعه برای کمک به افراد معلول» در اسل 1989 تهیه و به چاپ رساند و در اختیار کشورهای عضو قرار داد. این کتابچهها تاکنون به 50 زبان از جمله فارسی (در سال 1372) ترجمه و در بیش از 90 کشور به عنوان تکنولوژی اصلی CBR مورد استفاده قرار میگیرد. 30 جلد از این کتابچهها بهعنوان کتابچههای آموزشی برای خانوادهها و 4 جلد با عنوان کتابچههای راهنما برای مجریان CBR تهیه شده است. کتابچههای آموزشی ویژهی اعضای خانوادهی افرادی تهیه شده است که به نوعی معلولیت دارند و برای 7 نوع معلولیت (بینایی، شنوایی، گویایی، بیحسی در دست و پاها، رفتار غیرعادی، صرع و مشکل یادگیری) تدوین شده است. کتابچههای آموزشی از لحاظ محتوا در 3 گروه طبقهبندی میشوند: کتابچههای حاوی اطلاعات برای آگاهی معلولین و خانوادهی آنان از معلولیت کتابچههای پیشگیری از افزایش شدت معلولیت کتابچههای آموزشی برای انتقال مهارتهای توانبخشی به اعضای خانوادهی فرد معلول ویژگیهای کتابچههای آموزشی 1- با آداب و رسوم جامعه منطبق است. 2- بهآسانی قابل فهم است. 3- برای افراد کمسواد و بیسواد قابل استفاده میباشد. 4- کمهزینه و قابل اجراست. 5- از لحاظ علمی، صحیح و از نظر فرد دریافتکننده معقول میباشد. این نشریه در شمارههای بعدی به ارائهی محتوای آموزشی برای آموزش خانوادههای دارای افراد معلول، خود فرد معلول و دیگر افراد جامعه میپردازد. صدیقه بختیاری شهری – کارشناس توانبخشی و آموزش دانشگاه علمی و کاربردی بهزیستی مشهد |