همدمیها به استقبال روز مادر رفتند؛ دورهمی خانوادگی انگار یک طور دیگر است. نگاهها را میگویم. وقتی صحبت از مادر میشود همه ته دلشان غنج میرود. آخر مادر، شیرینترین کلمه آفرینش است. اصلا با خودش حلاوتی دارد که وصف شدنی نیست. فردا روز مادر است. روز زن. ولی همه به مادرانگیاش دل بستهاند. به روز مادر بودنش. صبح که مثل همیشه خورشید آرام آرام سایهاش را روی سر زمین میگستراند، ما هم راهی محل کارمان میشویم. قرار است امروز اتفاق قشنگی رقم بخورد. یک اتفاق که در آستانه روز مادر بدجور به دل آدم مینشیند. یک دورهمی خانوادگی با همدمیها. جشن همدم؛ اینبار از نوع داخلی سالن نگارخانه مرکز توانبخشی همدم (فتحالمبین) تنها جایی نیست که شور و هیجان خاصی دارد. از در که وارد میشوی پرسنل و بچههای همدمی با هیجان خاصی جواب سلامت را میدهند. گویی همه به برپایی یک جشن همدمانه دل بستهاند و خود را آماده و مهیا حضور در این جشن میکنند. هر کسی مشغول انجام کاری است. یکی هماهنگیهای سالن و اجرا برنامه و دیگری خودش را آماده حضور در سالن میکند. پرسنل هم جدیتر از همیشه میخواهند یک دورهمی خوب و خاطرهانگیز را این بار برای اهالی ساختمان همدم، رقم بزنند. مربی ها بچهها را به سالن نمایشگاهی راهنمایی میکنند. میگویند. میخندند. زندگی در همدم جریان دارد... و اینک آغاز میکنیم... و اینک آغاز میکنیم جشن خانوادگی اهالی ساختمان همدم را! این آغازی بود بر مراسم جشن دورهمی همدمیها. مجری (مریم حسینپور)، برنامه اجرا میکند. بچهها میخندند. سالن گاهی با صدای موسیقی و خنده بچهها روی هوا و گاهی با نغمه دکلمهخوانی مادرانه به فکر فر میرود. بچههای پناهگاهی در حین نواختن نواهای شاد برنامه مفرحی را اجرا میکنند. ما که این پایین نشستهایم انگار زمان برایمان متوقف شده است. متوقف شده تا لذت بودن در کنار همدمیها به جانمان بنشیند. دنیا ایستاده تا دورهمیمان به جانمان بنشیند. دنیا از تو متشکریم. مادری که 400 دختر دارد! و حالا نوبت زهرا حجت میشود. مادر 400 بچه همدمی! این ادعا نیست. این حرف خود اوست. دکتر میرود تا دقایقی با همدمیها صحبت کند. هر چه نباشد او مسئول است و حرفهایش برای دختران همدمی و پرسنل میتواند شنیدنی باشد و به دل بنشیند: «شاید بعضی از پرسنل همدم هنوز توفیق مادر شدن را پیدا نکردهاند اما باور کنید این یک توفیق ویژه است که در همدم مادر دخترانی شدهاید که از نعمت مادر محروماند.» دکتر راست میگفت. مادر همدمیها شدن نعمت است. نعمتی که خدا به آنها که قلبهایی رئوف دارند، عطا میکند. او در ادامه صحبتهایش افزود: «باید اعتراف کنم بسیار خوشحال هستم. چرا که مادر 400 دختر همدمی هستم.» فصل آخر؛ ثبت در قاب تصویر صحبتهای دکتر زهرا حجت که تمام میشود، پرسنل به پاس قدردانی از تلاشهای او، دسته گلی را به او اهدا می کنند و نوبت ثبت خاطره میشود. به رسم معمول پرسنل دورهمیشان را با ثبت در قاب تصویر به پایان میرسانند. ثبت میشود تا خاطرهاش بماند. بماند در دل زندگی. و در آخر از طرف موسسه همدم به پرسنل هدایایی تقدیم میشود. حالا کودکان همدم آرام زندگی روز مره شان را از سر میگیرند و پرسنل و کارکنان دوباره مشغول تلاش روزمرهشان برای آنها هستند. حالا عقربههای ساعت در پی هم میدوند تا به جشن باشکوه روز ولادت بانوی مهربانی، حضرت فاطمه زهرا (س) برسند. حالا همه آماده روز مادرند. روز بهشت... |