جشن مولودی خوانی خورشید خراسان، در سالن همدم نذر عاشقی آوای عاشقی در سالن پیچیده بود. گروهی از تهران آمده بودند تا نذر هر سالهشان را ادا کنند. نذر عاشقی؛ مولودی خوانی برای امام مهربانیها در سرای همدم. مهمانان در روز میلاد خورشید هشتم صندلی به صندلی سالن را پر کرده بودند. و مراسم در فضایی از عطر دلپذیر نام رضا(ع) آغاز شد... نگاه به آسمان پاک دست ها بالا آمد و همه دعای فرج را زمزمه کردند. فرج، انتظار شیرینی است. از آن انتظارها که در عمقش آدم عاشقتر می شود. مراسم شروع و دعای توسل خوانده شد. زمزمهی اسماء الهی که در سالن پیچید، دست ها به دعا و نیایش بلند شد. بعضی از دختران همدم، لبخند به لب کنار میهمانان نشسته بودند. نگاه و دستهای کوچک زینب و عارفه سادات رو به آسمان بلند بود و به ملکوت پاک دلهایشان نگاه میکردند. شفا برای وفا وقتی پای توسل به میان آمد، همه به یکدیگر التماس دعا میگفتند و این بار، کارکنان همدم، همه نگاه های یکدیگر را فهمیدند و برای شفای همکار مددکارشان دست ها را بالا بردند و دعا کردند. بعضی چشم ها با «امّن یُجیب» و دیگری با «یا من اسمه دوا و ذکره شفا» تر شد و بغض ها شکست. شفای شکیبا دوست و مددکار همدمی، دغدغهی اول توسل همه دختران و همکاران سرزمین همدم بود. دلمو گره زدم دارم میرم تکتم، روی سن رفت و میهمانان را به شنیدن سرود امام رضا(ع) دعوت کرد. به گفتهی میهمانان، صدای تکتم با نوای امام رضاییاش هرگز تکراری و یکنواخت نمیشود و هر بار شنیدن نوای "دلمو گره زدم به پنجره ات دارم میرم....." دلها را روانهی حرم امام رضا (ع) میکند. گلریزان عاشقی مراسم کمکم رو به پایان بود؛ شاخه های گل و شکلات بین میهمانان پخش شد و مولودی تمام و گلریزان میهمانان به نفع دختران همدم آغاز. همه با هم «گلریزان عاشقی» را برای همدمی ها اجرا کردند. صدای فرشتگان سرزمین همدم رفت تا صحن ایوان طلا و روی شبکه های پنجرهی فولاد نشست؛ در سرزمین امام مهربانی ها و میان گلدسته ها. اینجا مشهد است. میلاد امام مهربانی ها. سرزمین همدم. سرزمین معصومیتی منتظر محبت و لبخند؛ خانهی دوشیزگان پاک خداوند.... |