همدمی عموپورنگ، با هنرمندان همدم
داریوش فرضیایی، معروف به «عموپورنگ»، تولد 43 سالگی اش را در همدم جشن گرفت.
به گزارش روابط عمومی موسسهی خیریهی همدم (فتح المبین)، عصر روز جمعه 29 مرداد ماه، مراسم جشن چهل و سومین سالروز تولد داریوش فرضیایی (عموپورنگ) به همت گروه «تولد لبخند» - یاور خوب همدم – در محل خانهی کوچک پناهگاهی برگزار شد.
بنا بر همین گزارش، در این جشن که در ادامهی برگزاری آیینهای تولد هنرمندان محبوب کشور در همدم اجرا شد، علاوه بر جعفر شیرازی نیا (مدیر موسسه) و جمعی از همکاران همدم، علی مسعودی (کمدین معروف) و تعدادی از دختران موسسه نیز، حضور داشتند.
در اولین قدم و قبل از ورود به خانهی کوچک پناهگاهی، عمو پورنگ با خیر مقدم «زینب»، یکی از دختران موسسه که شیفتهی برنامه های این مجری دوست داشتنی کودکان است، روبرو و شگفتزده شد که دختری باتوان ذهنی ظاهرا اندک، نام او و برنامه هایش را به خوبی میداند.
میهمان همدم، در همان ابتدای مراسم، خودش میکروفون را به دست گرفت و گفت: «خوشحالم که فرصتی دیگر دست داد و دوباره در میان دختران مهربان همدم حضور پیدا کردهام. این بهترین تولد عمرم است و از این بابت از یاوران خوب همدم نیز تشکر میکنم.»
همدمی های میزبان عموپورنگ از او خواستندتا قسمت هایی از برنامهی تلویزیونی اش را برای آنها هم اجرا کند و میهمان خوب ما با مهربانی پذیرفت. او تکه هایی از برنامه های دور و نزدیک خودش مانند «محله گل و بلبل» را به صورت زنده اجرا کرد، با تکتم همخوانی کرد و با مهتاب و ندا تئاتر زنده بازی کرد.
هنگامی که پورنگ و تکتم سرودهای قدیمی و جدید تلویزیون را همخوانی میکردند، شور و شعف زیادی در خانهی کوچک پناهگاهی موج میزد. به گفتهی داریوش فرضیایی، تکتم هنرمند توانا و قابلی است و حتی یک کلمه از متن سرودها را جا نینداخت و تمامی دستگاههای موسیقی را هم به صورت حرفه ای اجرا کرد.
در بخشی دیگر از این برنامه که با همراهی کمدین خوب کشورمان «علی مسعودی» اجرا شد، ندا و مهتاب دختران هنرمند همدم، به همراه میهمانان هنرمندشان به اجرای تئاتر زنده و فی البداهه پرداختند؛ ابتدا ندا و پورنگ و مسعودی به ترتیب نقش دختر، مادر و پدر یک خانواده را بازی کردند. پدر خانواده با کنایه های طنزآمیز حضور مادر خانواده را در فضای مجازی تلگرام نقد و دختر کوچک خانواده هم تنهایی های روزانه اش را برای بابا تعریف میکرد و نشان میداد که از فضای مهر و محبت قدیم در خانه خبری نیست و حتی مادر فراموش کرده است برای شام چیزی درست کند!
دومین تئاتر زندهی جشن دیروز با بازی مهتاب، مسعودی و پورنگ اجرا شد که نقش هایشان به ترتیب مادر، پسرتنبل و خودخواه و پدر خانواده بود؛ در این بازی فی البداهه پدر و مادر سعی میکردند پسر خانواده را که تازه از سربازی برگشته است به کار کردن تشویق و او را از شر تنبلی و خانه نشینی و انتظار برای پیدا شدن کار و علاقه به پشت میز نشینی خلاص کنند.
داریوش فرضیایی بعد از اتمام این دو تئاتر رو به بچه های گروه سرود و تئاتر کرد وگفت: «باور کنید بدون تعارف می گویم شما هنرمندان خوبی هستید. من هربار کارگاههای گلیم بافی، سرود و تئاتر همدم را میبینم از پیشرفت بچه ها خوشحال می شوم، قطعا این کار همت والا و ارادهی خوبی پشت سرش دارد، امیدوارم هربار که به پابوسی امام هشتم آمدم بتوانم سری هم به همدم بزنم.»
عموپورنگ از دست مریم هدیهی تولدش را که یکی از فرشینه های دستباف دختران همدم بود، تحویل گرفت و هنگام فوت کردن شمع تولد چهل و سه سالگی اش برای سلامتی تمام بچه های بیمار دعا کرد؛ دعایی که سکوی عروجش دستان کوچک تعدادی از فرشته های زمینی همدم بود و تا عرش الهی رسید.
|