نگاهی به پرخاشگری کودکان و عوامل آن - قسمت اول خشم و پرخاشگری از شایعترین مشکلات کودکان و نوجوانان و از دلایل مهم ارجاع آنها به مراکز مشاوره و رواندرمانی است. (برنمن و همکاران، 2007). پرخاشگری را میتوان به عنوان رفتاری تعریف کرد که منجر به آسیب و صدمهزدن به دیگران میشود (آندرسون و همکاران، 2002). رفتار پرخاشگری در کودکان، مشکل متداولی است که در همه جای دنیا نیاز به توجه فزایندهای دارد و تحقیق دربارهی راه حلهای موثر، چالش بزرگی برای متخصصان و نظریهپردازان ایجاد کرده است. (نیسمو ـ ناهوم، 2009). پرخاشگری ممکن است تأثیرات مخربی از جمله صدمه، آسیب زدن، حملات آسیب به خود و دیگران، مرگ غیر منتظره و رفتارهای پرخطر را به دنبال داشته باشد (جنتری، 2007). پرخاشگری در سال های اولیه زندگی باعث به وجود آمدن مشکلات بسیاری در قلمرو فردی و بین فردی زندگی کودک پرخاشگر از جمله خودپنداره ضعیف)، طرد از سوی همسالان و عملکرد تحصیلی ضعیف میشود. همچنین میتوان گفت پرخاشگری یک نوع مکانیسم روانی است که در آن، فرد به طور ناخودآگاه فشارهای ناشی از محرومیت ها و ناکامی خود را به صورت واکنش هایی چون حمله، تجاوز، رفتار کینهتوزانه و پرخاشگرانه نشان میدهد و تنها در صورتی که این رفتارها تحت کنترل قرار گیرند، حرکت رشد، طبیعی و مطلوب خواهد شد. (اکبری، 1385) سبب شناسی رفتارهای پرخاشگرانه 1- عوامل روانشناختی: گروهی از صاحبنظران علوم رفتاری نظیر فروید و لورنز معتقدند که پرخاشگری رفتاری است که ریشه در ذات و فطرت انسان دارد. این دو معتقدند که پرخاشگری به عنوان یک نیروی نهفته در انسان دارای حالت هیدرولیکی است که به تدریج در شخص متراکم و فشرده میشود و سرانجام نیاز به تخلیه پیدا میکند. به نظر لورنز اگر این انرژی به شکلی مطلوب و صحیح مثلا در طرق ورزش ها و بازی ها تخلیه شود جنبهی سازنده خواهد داشت. در غیر اینصورت به گونه ای تخلیه میشود که مخرب خواهد بود و ممکن است اعمالی از قبیل قتل، ضرب و شتم، تخریب و نظایر آن را در برداشته باشد. از نظر فروید پرخاشگری در انسان نمایندهی غریزهی مرگ است، یعنی همچنان که غریزهی زندگی ما را در جهت ارضای نیازها و حفظ هدایت میکند غریزه مرگ به صورت پرخاشگری میکوشد به نابودی و تخریب بپردازد. این غریزه چنانچه بتواند دیگران را نابود میکند و از بین می برد و اگر نتواند دیگران را هدف پرخاشگری و تخریب خود قرار دهد یا به جانب خود متوجه شده و به صورت خودآزاری و خودکشی جلوه گر می شود. بنابراین از نظر وی پرخاشگری حالتی مخرب و منفی دارد. (اکبری، 1381) همچنین طبق نظر آلبرت بندورا افراد پرخاشگری را از طریق تجربیات گذشته خود یا مشاهده دیگران فرا میگیرند. این رفتارهای آموخته شده بسته به تجربیات موجود در فرهنگ های مختلف متفاوت اند. (کاپلان و سادوک، 2007) 2- عوامل اجتماعی: الف) عوامل خانوادگی: خانواده به عنوان اولین محیط زندگی افراد بسیار حائز اهمیت می باشد. خانواده می تواند از جهات مختلف موجب بروز یا تشدید پرخاشگری شود که مهم ترین این عوامل عبارتند از: 1- نحوه برخورد والدین با نیازهای کودک: معمولا کودکی که وسایل مورد علاقهی خود را در دست دیگری میبیند برانگیخته می شود و درصدد گرفتن آن حتی با اعمال خشونت می شود. 2- وجود الگوهای نامناسب: داشتن الگوی مناسب در زندگی یکی از نیازهای انسان است. زیرا انسان ها علاقهمند هستند که رفتار و کردار خود را مطابق با کسی که مورد علاقه خودشان است انجام دهند و چنین کسانی را الگوی زندگی خود قرار دهند. 3- تاثیر رفتار پرخاشگرانه: عده ای از افراد پرخاشگری را تقبیح نمیکنند بلکه آن را نشانهی قدرت می دانند. این افراد اعمال پرخاشگرانه خود و دیگران را مثبت می دانند. 4- تشویق رفتار پرخاشگرانه: در مواقعی که رفتار پرخاشگرانه توسط والدین و دیگر افراد تشویق شود سبب تقویت و تثبیت این رفتار می شود. 5- تنبیه والدین و مربیان: والدین و مربیانی که در برابر پرخاشگری کودک عصبانی می شوند و به صورت پرخاشگرانه او را تنبیه میکنند، در تشدید این رفتار در او موثرند. در چنین مواقعی، تنبیه عامل فزاینده و تقویتکنندهی پرخاشگری است. (اکبری، 1381). 2- ناکامی: مهمترین عامل در ایجاد پرخاشگری، ناکامی است. اگر فردی در رسیدن به اهداف خود با شکست مواجه شود، ناکامی حاصل شده احتمال پاسخ پرخاشگرانه را در او افزایش میدهد. (زرگری مرندی، 1385) 3- رنجاندن مستقیم: اگر فرد مورد بدرفتاری جسمی و تمسخر کلامی دیگران قرار گیرد، اغلب اعمال پرخاشگرانه در وی برانگیخته شود. (کاپلان و سادوک، 2007) 4- خشونت در رسانهها: یکی از نگرانی های عمده، تاثیر تلویزیون به مثابه محرکی برای رفتار پرخاشگرانه در کودکان است. اعمال خشونت آمیزی که کودکان در تلویزیون شاهد آن هستند عبارتند از: جنگ، ترور، جنایت، تیراندازی، چاقوکشی، ضرب و جرح، مشت زنی، شکنجه، لگد زدن، خفه کردن، سوزاندن، تجاوز، بیرحمی نسبت به حیوانات، دزدی و تخریب اموال (فیلیپ رایس، 2001) ب) عوامل محیطی: آلودگی صدا، سروصدا و ازدحام ممکن است احتمال فوران پرخاشگری را افزایش دهد. ج) عوامل موقعیتی: فعالیت هایی نظیر شرکت در فعالیت های رقابتی، ورزش شدید و... پرخاشگری را افزایش می دهد. همچنین دردهای جسمی ممکن است باعث بروز پرخاشگری شود. 5- عوامل زیستی و وراثتی: سطح پرخاشگری با برخی دارو، سطح آندروژن، تستوسترون، پروژسترون، پرولاکتین، دوپامین، استیل کلوین، سروتونین، صدمه به مناطق عصبی مرتبط است. همچنین طبق پژوهش های انجام شده دوقلوهای تک تخمکی نسبت به دو قلوهای دو تخمکی و افرادی که دارای سابقه خانوادگی اختلال روانی بوده مستعد رفتار پرخاشگرانه هستند. (کاپلان و سادوک، 2007) (صفا مهدوی( کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی همدم .................................. منابع: 1) اکبری، ابوالقاسم (1381)، مشکلات نوجوانان و جوانان. تهران: نشر ساوالان، ص 200-191 2) رایس، فیلیپ (2001)، رشد انسان، روان شناسی رشد از تولد تا مرگ. ترجمه: مهشید فروغان (1391). تهران: انتشارات ارجمند، چاپ ششم 3) زرگری مرندی (1385)، شیوه های کنترل خشم، دو ماهنامه نگهبان. 4) سادوک، بنجامین جیمز و سادوک، ویرجینیا آکلوت (2007). خلاصه روانپزشکی: علوم رفتاری ـ روانپزشکی بالینی. ترجمه: فرزین رضاعی (1392). تهران: انتشارات ارجمند، چاپ ششم 1) Anderson, CA, Bushman, BI(2002)Human aggression. Annual Rev psycho, 53, 27-510 2)Bornmann, BA, mitelman, SA , Beer, DA (2007). Psycho therapeutic relaxation: How it relates to levels of aggression in a school within inpatient child psychiatry: A pilot study. The Arts in psy chotherapy, 34 , 216-2220 3) Jentery, D (2007). Anger manayement and may not help at all. Iournal of cousulting and clinical psychology, 3 , 422-441 4) Nissimov – Nahum, E (2009). Use of drawing task to study art therapists personal experiences in toeating aggressive children. The Arts in psycho therapy, 36, 140-147 |