یک جاهایی آدم های سالم ، خاک را با پلاستیک و زباله پر و نابود می کنند و یک جاهایی، آدم های بظاهر کم توان، پلاستیک را با خاک پر می کنند تا به آن زندگی ببخشند؛ چندنفر از دخترهای موسسه، جلوی گلخانه ی کوچکِ همدم به صف ایستاده و گلدان های پلاستیکی به دست دارند. منتظرند نوبت شان بشود، بروند داخل گلخانه، بیلچه بردارند و گلدان قرمز یا آبی شان را از خاک پر کنند، بعد دانه ای را که مربی به آنها می دهد داخل خاک فرو کنند و یک لیوان آب بریزند لب گلدانِ تشنه. قرار است عکس شان را روی گلدان بچسبانند و هر روز سرساعتی مشخص به آن آب بدهند. خانم بختیاری مسئولِ واحد آموزش موسسه در مورد تاثیرات مثبت این برنامه میگوید: "دخترها درکنار احترام و همزیستی با طبیعت، حس مسئولیت پذیری را یاد گرفته و همزمان با آب دادن به گلها در زمانی مشخص، خودشان هم یک لیوان آب میخورند که کمبود آب بدنشان رفع شده و مفهوم زمان را هم بهتر یاد میگیرند." یکی از دخترها که در هوای مرطوبِ گلخانه ایستاده، میگوید؛ اسم گلدانش را اشک عروس میگذارد. او هرروز به اشک عروس آب خواهد داد، نوازشش خواهد کرد و برایش قصه خواهد گفت، تا زمانی که جوانه بزند. دست کم هر آدم، باید برای خودش یک دانه در خاک داشته باشد. یک گل... گلی که مواظبش باشد... گلی که او را اهلی کند و به باغچه ی تنهایی اش رنگ و بویی تازه بدهد. علی_ناصری(سردبير مجله همدم) |